معمار لودویگ میس ون در روهه (1886-1969)

سری معماران آمریکایی
برای یک راهنمای کلی، نگاه کنید به: معماری آمریکایی (1600-تاکنون).

زندگینامه

لودویگ میس ون دروهه که از نزدیک با سبک بین‌المللی معماری مدرن معروف به مکتب دوم شیکاگو (حدود 1940 تا 70) همکاری میکرد، یک معمار آلمانی-آمریکایی بود که به همراه والتر گروپیوس، لوکوربوزیه و فرانک لوید رایت به طور گسترده به عنوان یکی از مهم ترین چهره های معماری قرن بیستم در آمریکا شناخته می شود. مانند بسیاری از هم عصران پس از جنگ جهانی اول خود، میس به دنبال ایجاد سبک معماری جدیدی بود که بیانگر دوران مدرن باشد درست همانطور که گوتیک و باروک نمایانگر عصر خود بودند. او یک سبک تأثیرگذار از معماری آسمان خراش را ایجاد کرد که فوق العاده دارای وضوح و سادگی بود. برای میس فناوری مهمترین نیروی شکل دهنده و موثر در هر زمان به حساب می¬امد. او این ایده را با استفاده بیشتر از مصالح انقلاب صنعتی مانند شیشه، فولاد و بتن مسلح در قلمرو هنر نشان داد. جمله قصار”کمتر، بیشتر است” بیانگر سبک مینیمال او در مدرنیسم است که عاری از هرگونه ارجاع به جنبش¬های تاریخی تزئینی است. میس، مانند گروپیوس، در پی ابداع یک سبک معماری «مدرن» برای عصر مدرن بود؛ یک نوع طراحی بیطرف و کاربردی، بدون هیچ یک از نقوش تزئینی معماری یونانی، گوتیک، رنسانس یا باروک، هرآنچه که منسوخ تلقی می¬شد. طرح های نوآورانه او برای آپارتمان های لیک شور درایو (1948-51) شیکاگو، ساختمان سیگرام (1958) نیویورک، ساختمان آی بی ام (1971) (اکنون 330 نورث وبش) نیویورک، و برج بانک تورنتو-دومینیون (تی دی) (1967-1967) 91) تورنتو او را به یکی از بزرگترین معماران آمریکایی کلیدی در هنر شهری آمریکا در قرن بیستم تبدیل کرد. میس ون در روهه به طور تاثیرگذاری به دوستی نزدیک خود با مجسمه ساز با استعداد آلمانی ویلهلم لمبروک (1881-1919) که زندگی کوتاهی داشت، وفادار ماند و مجسمه های لمبروک را در ساختمان های خود در بیشتر دوران کاری¬اش معرفی کرد.

دوران آموختن معماری

میس که ماریا لودویگ مایکل میس در یک خانواده سنگ شکن ساده در آخن آلمان به دنیا آمد، مجال زیادی برای آموزش رسمی نداشت. تا سن 13 سالگی در مدرسه کلیسای جامع آخن تحصیل کرد و سپس به مدرسه بازرگانی رفت و به دنبال آن به عنوان یک سنگ‌تراش آجری شاگردی کرد. با سه سال کار در شرکتی از دکوراتورهای داخلی توانست استعداد خود را برای طراحی با دست آزاد پیدا کند و مدت کوتاهی نیز در دفتر یک معمار مهارت های طراحی خود را توسعه داد.
میس که فرصت‌های آخن را محدود می‌دانست، به برلین نقل مکان کرد، جایی که پس از دو سال دیگرتحت آموزش بودن، از جمله دوره‌ای در دفتر طراح داخلی برونو پل، خانه ریهل (1907) را طراحی کرد که به‌عنوان اثری چنان بی‌عیب توصیف شد که هیچ‌کس نمی‌توانست آن را حدس بزند این اولین کار مستقل یک معمار جوان بود. میس در 23 سالگی، با احساس نیاز به آموزش بیشتر، وارد دفتر تأثیرگذارترین معمار اروپا، پیتر بهرنس (1940-1868)، پیشگام مکتب مدرنیستی و بنیانگذار دویچر ورک‌بوند (جنبش اتحادیه¬ی کارگری آلمان) شد. (نگاه کنید به: جنبش هنر و صنایع دستی.) بهرنس دو پیشگام آینده معماری مدرن، والتر گروپیوس (1883-1969) و لوکوربوزیه (1887-1965) را استخدام کرد. او به مدت چهار سال و تا سال 1912 با بهرنز ماند و در این مدت بسیاری از نظریه های معماری رایج را تحلیل کرد. او همچنین ساخت سفارت آلمان در سن پترزبورگ را مدیریت کرد.

بلندپروازی او برای موفقیت

استعداد معماری میس به سرعت شناخته شد و علیرغم فقدان صلاحیت های رسمی او به عنوان یک معمار، او به زودی شروع به رسیدگی به پروژه¬های مستقل کرد، عمدتاً خانه های خصوصی برای نخبگان فرهنگی و تجاری برلین، با استفاده از معماری نئوکلاسیک، به روش معمار پرکار پروس، کارل فردریش. شینکل (1781-1841). با این حال، حتی در این مرحله اولیه، طرح‌های میس به‌طور قابل‌توجهی عاری از تزئینات غیرضروری یا التقاطی بود، تمایلی که بعداً به سبک مینیمالیستی او منجر شد. او همچنین فردی فوق‌العاده جاه‌طلب بود و از شهرت روزافزون خود برای تغییر نام استفاده کرد: پیشوند هلندی “ون در” به اضافه نام خانوادگی مادرش “روهه” را اضافه کرد تا ظاهری اشرافی به خود بدهد.

طرح های آوانگارد

تجربه نظارت بر ساخت و سازهای مربوط به جنگ همراه با فضای آزاد هنری که به لطف کناره گیری قیصر آلمانی ویلهلم دوم ایجاد شد، خلاقیت میس را از بند رها کرد. در سالهای اولیه جمهوری وایمار، میس همراه با دیگر طراحان آوانگارد سخت به دنبال سبک جدیدی از “معماری مدرن” مناسب برای “عصر مدرن” بود. ارتباطش با مجله رادیکال طراحی “جی” زمینه ساز این شد که بنیانگذار انجمن معماری دررینگ و مدیر معماری فدراسیون کار آلمان یا انجمن صنعتگران (جنبش اتحادیه¬ی کارگری آلمان) شود که برای آنها نمایشگاه نمونه اولیه مسکن مهم خانه ویسنهوف را سازماندهی کرد. معماری به سرعت در حال رشد بود. سبک‌های تاریخی قدیمی‌تر که بسیاری از آنها روش‌های ساخت و ساز مدرن و مصالح خود را در زیر نمای دکوراسیون سنتی پنهان می‌کردند منسوخ تلقی می‌شدند و نظریه‌پردازان اکنون خواستار یک نوع کاملاً جدید از فرآیند طراحی بودند راه حل منطقی ارائه میکرد و همچنین در پی نمایی بیرونی بودند تا ساختار و عناصر مدرن را به نمایش‌گذارد. در پی این جستجوی انقلابی میس ون دررهه را ترغیب شد و چندین طرح را به نمایش گذاشت که آنقدر رویایی بودند که او را در خط مقدم معماری مدرن قرار می دادند. به عنوان مثال، طراحی او برای آسمان‌خراش تمام شیشه‌ای فریدریش‌شتراسه در سال 1921، و همچنین نسخه منحنی بلندتر او در سال 1922 به نام آسمان‌خراش شیشه‌ای. طرح‌های مبلمان او، با موفقیت از اصل پایه، نماد برتری، صندلی بارسلون (1929) را تولید کرد. (سایر طرح های کلاسیک میس شامل میز بارسلون، صندلی برنو و صندلی توگندات است).
بین سال‌های 1928 و 1930 او دو ساختمان مهم را طراحی کرد، غرفه آلمان و نمایشگاه‌های صنعتی در نمایشگاه بین‌المللی بارسلون، اسپانیا (1929) و خانه زیبای توگندات، برنو، چکسلواکی (1930) که هر دو بیانی ناب از فضای معماری تعریف شده‌اند، فضایی محصور نشده توسط دیوارها، کف و صفحات سقف. در سال 1930 او به جای هانس مایر به عنوان مدیر مدرسه طراحی باهاوس منصوب شد و در سال 1931 با انتخاب او به آکادمی پروس، مقام اروپایی او به اوج خود رسید.

تأثیرات مکاتب هنری بر سبک معماری میس

نگرش میس به طراحی ساختمان توسط تعدادی از مکاتب هنر آوانگارد شکل گرفت که در دهه 1920 شکوفا شدند، از جمله: (1) باهاوس، که توسط آثار والتر گروپیوس تجسم یافته است. (2) گروه هلندی دی استیل، با خطوط تمیز و اشکال هندسی. (3) ساخت‌گرایی روسی، که هنر کاربردی را همراه با هدف اجتماعی ترجیح می‌داد. (4) ایده¬های طراحی معمار متولد چک، آدولف لوس (1870-1933)، که در کنار لوئیس سالیوان (1856-1924)، یکی از اعضای اولین دانشکده معماری شیکاگو، کار کرده بود و نظرات ضد تزئینات وی، او را تحت تاثیر قرار داد. لوس نظریات خود را در مقاله برجسته خود تزیین و جنایت (1908) منتشر کرده بود و آنها را در خانه بتنی خود فارنزورث در وین (1910) به اجرا درآورد. (5) طرح های ساختمانی به سبک پرایری آمریکایی فرانک لوید رایت (1867-1959).

بنیانگذار دومین مکتب معماری شیکاگو

قدرت گرفتن هیتلر در سال 1933 موقعیت میس را غیرقابل دفاع کرد. سبک مدرنیستی او که توسط مقامات، غیر آلمانی تلقی می شد، نمی توانست با معماری باشکوه توتالیتری که توسط آلبرت اسپیر و دیگران اتخاذ شده بود رقابت کند. (نگاه کنید به هنر نازی 1933-45). طی سفری ایالات متحده در سال 1937 میس به به عنوان مدیر معماری در موسسه فناوری آرمور (در حال حاضر موسسه فناوری ایلینویز – ای ای تی) در شیکاگو منصوب شد. یکی از جذابیت‌های مهم پست جدید این بود که میس برای طراحی بسیاری از ساختمان‌های جدید پردیس ای ای تی، از جمله کلیسای کوچک، سالن فارغ‌التحصیلان، و شاهکار خود، مدرسه معماری معروف به اس.آر کرون هال انتخاب شد. همچنین در اینجا بود که او نوع جدیدی از آموزش و سبک طراحی را معرفی کرد که به نام مکتب معماری دوم شیکاگو شناخته می شود، که در دهه های 1950 و 1960 به سبک غالب ساختمان¬ها در آمریکا تبدیل شد.

از برخی جهات، طرح های فوق مدرن او پیشرفت مکتب مدرسه شیکاگو در قرن نوزدهم به رهبری ویلیام لو بارون جنی بود و توسط شرکت هایی مانند برنهام اند روت و آدلر و سالیوان توسعه یافت. با این حال، او دوز عظیمی از مدرنیسم اروپایی را تزریق کرد که برگرفته از باهاوس، لوکوربوزیه و آدولف لوس بود که تا آن زمان به عنوان سبک بین‌المللی معماری مدرن شناخته می‌شد. سبک بین‌المللی میس که با ساختمان‌های مینیمالیستی شیک و مدرن ساخته شده از شیشه، فولاد و بتن مسلح، بدون تزئینات احیاگر قدیمی به شیوه (مثلاً) معماری یونانی، رومی، گوتیک، رنسانس یا باروک مشخص می‌شود. ساختمانی برای شرکت های آمریکایی، آژانس های دولتی و مؤسسات فرهنگی در دهه های میانی قرن بیستم. به ویژه شرکت¬های آمریکایی دوست داشتند که با ظاهر پیشرفته آن همراه شوند.

شاهکارها

میس تعدادی ساختمان نمادین را طراحی کرد و ساخت. او در 860-880 و 900-910 دریاچه شردرایو، شیکاگو، اولین ساختمان های آپارتمانی تمام شیشه ای جهان (1948-1951) و در پیانو، ایلینوی، اولین خانه تمام شیشه ای، خانه فارنرورث (1946-1951) را تولید کرد. او ساختمان سیگرام (1954-1958) زیباترین و در آن زمان گرانترین ساختمان اداری نیویورک را با همکاری فیلیپ جانسون (1906-2005) طراحی کرد. و به عنوان بخشی از بازسازی دیترویت، طراحی او برای پارک لافایت (1955-1963) نشان داد که زندگی شهرنشینی می تواند ترکیبی از بهترین زندگی شهری و حومه¬ای باشد. دیگر ساختمان های مهم طراحی شده توسط میس وندورهه عبارتند از: خانه مک کرمیک، المهرست، ایلینوی (1952)، سالن کولینان (1958)، غرفه براون (1974) برای ساختمان قانون کارولین وایس در موزه هنرهای زیبا، هوستون، مرکز فدرال شیکاگو (1959)، برج بانک تورنتو-دومینیون (1967-91)، گالری ملی جدید) (1962-1968)، برلین و ساختمان ای بی ام (1971) (اکنون 330 شمال وباش) نیویورک.

برج سیگرام
برج آی ب ام

دوران تدریس

میس معتقد بود که زبان معماری او را می تواند آموزش داده شود و سپس در هر نوع ساختمان مدرن به کار رود. برای این منظور، او یک سیستم رادیکال جدید آموزش معماری را در موسسه فناوری ایلینویز ایجاد کرد. برنامه درسی مرسوم دانشکده هنرهای زیبا با یک برنامه سه مرحله ای متشکل از (1) طراحی و ساخت (2) برنامه ریزی (3) نظریه معماری جایگزین شد. که برخی از آنها هنوز در حال استفاده است. به طرز متناقضی، در حالی که شیوه میس تأثیر زیادی بر دانشجویان داشت و زیبایی شناسی بهترین ساختمان های او بی همانند بود، موفقیت زیاد او منجر به تقلید کورکورانه¬ و بدون ابتکاری شد که معماران و عموم مردم را دلزده کرد. در نتیجه
در اواخر دهه 70 و اوایل دهه 80، سبک بین‌المللی میس تحت تأثیر موج جدیدی از هنر پست مدرنیستی قرار گرفت که درها را به روی سبک‌های تاریخی و تزئینات بصری جالب، مانند بالای جسورانه بنای نئوجرجی (چیپندیل) ساختمان ای تی اند تی فیلیپ جانسون (1984) (در حال حاضر ساختمان سونی) در منهتن باز کرد.
او قبل از مرگش برای کمک‌هایش به معماری و آموزش، مدال طلای سلطنتی مؤسسه سلطنتی معماران بریتانیا (آر آی بی ای)، مدال طلای مؤسسه معماران آمریکا (ای آی ای) در سال 1960، نشان شایستگی آلمان و مدال آزادی ریاست جمهوری را دریافت کرد.

میراث

لودویگ میس ون در روهه اگرچه بعدها تحت الشعاع دکوراسیون پست مدرنیستی قرار گرفت، همچنان یکی از بزرگترین معماران اواسط قرن بیستم باقی ماند و میراث قابل توجهی از هنر عمومی را به جا گذاشت که نه تنها توسط خود او بلکه توسط پیروانش – به ویژه جین سامرز، دیوید هید، مایرون گلداسمیت و ژاک براونسون – خلق شد و توسط مهندسان سازه مانند فضلورخان (1929-1982) همچنین شرکت های در حال پیشرفت معماران از جمله اسکیدمور، اویینگز و مریل، موسسه سی.اف.مورفی. طرح های میس تا حد زیادی در تعدادی از برج های آسمان خراش معتبر مانند برج لیک پوینت، شیکاگو (1968) (جورج شیپوریت و جان هاینریش)، مرکز جان هنکاک، شیکاگو (1969) (اسکیدمور، اوینگز و مریل) و برج سیرز/ ویلیس، شیکاگو (1974) (اسکیدمور، اوینگز و مریل) ) به کار گرفته شد. برای معمار هم¬تراز و خلاق او در عصر پست مدرنیستی، به طراح فرانک او. گری (متولد 1929)، پیشگام ساختارشکنی، سبک عجیب و غریب ضد هندسه مراجعه کنید.

معماران آمریکایی قرن نوزدهم

برای طراحان آمریکایی فعال در معماری قرن 19، لطفاً از این منابع استفاده کنید:
سبک احیای گوتیک
ریچارد آپجان (1802-78)
جیمز رنویک (1818-95)
احیای رمانسک
هنری هابسون ریچاردسون (1838-86)
معماری هنرهای زیبا
ریچارد موریس هانت (1827-95)
کاس گیلبرت (1859-1934)

منبع: http://www.visual-arts-cork.com/architecture/mies-van-der-rohe.htm
لینک تصاویر:
https://en.wikipedia.org/wiki/Seagram_Building
https://www.archdaily.com/402627/mies-ibm-building-gets-lavish-refurbishment/51e3bbdbe8e44e7c880000f3-mies-ibm-building-gets-lavish-refurbishment-photo

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *