سبک بین المللیِ معماری مدرن

سبک بین المللی چیست؟

در معماری، اصطلاح «سبک بین‌المللی» نوعی سبک طراحی را توصیف می‌کند که عمدتاً در آلمان، هلند و فرانسه در طول دهه 1920 توسعه یافت، قبل از اینکه در دهه 1930 به آمریکا گسترش یابد. این سبک در آمریکا، در دهه های میانی قرن بیستم به گرایش غالب در معماری آمریکایی بدل شد.

اگر چه علی رغم تلاش های ویلیام لسکازی (1969-1896)، ادوارد دورل استون (78-1902)، ریچارد نویترا(1970-1892)، سبک بین المللی هرگز در طراحی ساختمان های مسکونی تک خانواده در ایالات متحده رایج نشد، اما برای معماری آسمان خراش های فولادی و شیشه ای که ظاهر شیک و «مدرن» آن فاقد هر گونه تزئینات بود بسیار مناسب جلوه می نمود و از طرفی مترادف مدرنیسم صنعتی سال های 1955 تا 1979 شناخته می شد.

این سبک همچنین به سبک غالب معماری قرن بیستم برای ساختمان ‌های سازمانی و تجاری تبدیل شد و حتی جایگزین سبک ‌های تاریخی و سنتی در ساخت مدارس و کلیسا ها شد.

خاستگاه و توسعه سبک بین الملل

سبک بین‌المللی عمدتاً در پی چهار عاملی که معماران در آغاز قرن بیستم با آن روبرو بودند، شکل گرفت:

  1. افزایش نارضایتی از طرح ‌های ساختمانی که ترکیبی از ویژگی ‌های تزئینی دوره ‌های مختلف معماری را در خود جای داده بودند ، به‌ ویژه در مواردی که طرح حاصل ارتباط کمی با عملکرد ساختمان داشت یا حتی کاملا به آن بی ربط بود.
  2. نیاز به ساخت تعداد زیادی ساختمان تجاری و شهری که در خدمت جامعه ای است که به سرعت در حال صنعتی شدن است.
  3. بسط و توسعه تکنیک های ساخت و ساز جدید نظیر استفاده از فولاد، بتن مسلح و شیشه
  4. اشتیاق همگانی به ایجاد سبک معماری «مدرن» برای «انسان مدرن».

موارد فوق، همگی بر نیاز مبرم جامعه به سبکی خنثی و کاربردی، بدون هیچ‌ یک از ویژگی ‌های تزئینی معماری رومی، گوتیک یا رنسانس که در بهترین حالت (اگر نخواهیم از کلمه منسوخ استفاده کنیم) از مد افتاده بودند، تأکید می‌کند.  این عوامل، معماران را بر آن داشت تا به دنبال یک سبک معماری صادقانه، اقتصادی و سودمند باشند که بتواند از روش ها و مصالح جدید ساختمانی در حال توسعه استفاده کرده و در عین حال نیازهای زیبایی شناختی آنان را نیز برآورده کند.

فناوری در اینجا یک عامل حیاتی و مهم به شمار می رفت.  در دسترس شدن آهن و فولاد ارزان قیمت، همراه با ابداع ساختار اسکلت فلزی در اواخر دهه 1880 و 1890، تکنیک های سنتی ساختمان سازی با آجر و سنگ را منسوخ کرد. علاوه بر این، معماران شروع به استفاده از بتن مسلح شده با فولاد برای کف و سایر عناصر پشتیبانی و شیشه برای طراحی نمای بیرونی ساختمان ها کردند. بنابراین، معماری سختگیرانه و منضبط مدرن بر اساس این اصل شکل گرفت که در ساختمان‌ های مدرن بین ظاهر، عملکرد و تکنولوژی باید به وضوح هماهنگی وجود داشته باشد.

ویژگی ها

ویژگی شاخص ساختمان های سبک بین المللی، فرم های مستطیلی شکل است، یک سطح خالص که عاری از هر گونه تزئیناتی می باشد و فضاهای داخلی به صورت باز و یا حتی سیال طراحی شده اند. معماری بین المللی به عنوان پیش درآمد اولیه معماری سبک مینیمالیسم به طور مشخص، ظاهری مدرن داشت که استفاده از مصالح مدرنی نظیر شیشه برای نما، فولاد برای تکیه گاه های بیرونی، بتن برای تکیه گاه های درونی و کف طبقات، بر مدرن بودن هر چه بیشتر آن تاکید می کرد.

  عبارت “سبک بین المللی” برای اولین بار در سال 1932 توسط هنری-راسل هیچکاک (1987-1903) و فیلیپ جانسون (2005-1906) در ادبیات مرتبط با “نمایشگاه بین المللی معماری مدرن” (1932) که در موزه هنر مدرن نیویورک برگزار شده بود، استفاده شد. هدف از این نمایش توضیح و ترویج آن چه آنها به عنوان یک سبک معماری فوق “مدرن” می دانستند، بود. به جز دو ساختمان به نمایش گذاشته شده در این نمایشگاه، همه ساختمان ها اروپایی بودند. تنها سازه های آمریکایی به نمایش درآمده در این نمایشگاه،  لاول هاوس در لس آنجلس (1929)، اثر ریچارد نوترا و سینمای انجمن فیلم در نیویورک (1929)، اثر فردریک جان کیسلر(1965-1890) بود.

معماران پیشرو در سبک بین الملل

پیشگامان سبک بین الملل،شامل گروهی از معماران برجسته در دهه 1920 بودند که در ادامه به نفوذ و شهرت عظیمی در زمینه تخصصی خود دست پیدا کردند. این افراد شامل والتر گروپیوس (1969-1883) در آلمان، جی. جی. پی آد (1963-1890) در هلند، لوکوربوزیه (1965-1887) در فرانسه، ریچارد نوترا (1892-1970)، لودویگ میس وندروهه (1969-1886) ، فیلیپ جانسون (2005-1906) در آمریکا می شوند.

والتر گروپیوس

والتر گروپیوس بنیانگذار مدرسه طراحی معروف باهاوس در وایمار بود. (لازم به ذکر است که مدرسه باوهاوس در سه شهر وایمار، دسائو و برلین در آلمان، در سه دوره زمانی   به فعالیت پرداخت). او در سال 1937 به آمریکا مهاجرت کرد و در دانشگاه هاروارد به عنوان رئیس تحصیلات تکمیلی دانشکده طراحی منصوب شد. در کنار کار اکادمیک او به فعالیت های حرفه ای خود نیز ادامه داد و در آمریکا شرکت TAC  را تاسیس نمود.

معروفترین اثار او که به سبک بین الملل ساخته شده اند، عبارتند از: کارخانه فاگوس (25-1911) در آلفلد، کارخانه ای برای نمایشگاه اتحادیه ی کارگری آلمان (یا انجمن صنعتگران آلمان) در کلن در سال 1914، ساختمان مدرسه باهاوس در دسائو(1925)، مرکز فارغ التحصیلان در دانشگاه هاروارد(1950)، ساختمان پن امریکن (1963) در نیویورک ( این ساختمان هنگامی که بازگشایی شد، بلندترین ساختمان اداری در جهان بود.). همه ی این ساختمان های طراحی شده توسط والتر گروپیوس نشان دهنده ی تمایل او به طراحی فضاهای داخلی باز است.

جی. جی. پی آد

یاکوب یوهانس پیتر اود، به همراه تئو وان دوسبرگ از بنیانگذاران جنبش د استایل بود، که تلاش کرد تا ااشکال هندسی گردتر و سیال تری را به جنبش د استایل اضافه کند. او به عنوان طراح مسکن، واحدهای آپارتمانی بسیاری را در روتردام طراحی کرد. از جمله نمونه های بعدی سبک بین المللی ظریف و هندسی او می توان به خانه نقاهت زیستی کودکان (1960) در نزدیکی آرنهم اشاره کرد.

لوکوربوزیه

لوکوربوزیه با نام اصلی شارل-ادوار ژانِره-گری، یکی از بزرگترین معماران قرن بیستم است که معماری را به ویژگی های عملکردی اصلی اش یعنی پنجره، رمپ، پله، و ستون تجزیه می کند. لوکوربوزیه همچنین از جمله کسانی بود که تلاش کرد تا ورود نور به یک ساختمان را با جایگزین کردن دیوارهای باربر در نمای آن به حداکثر برساند.

طراحی ‌های تا حدودی آرمان‌ شهری او که اغلب با استفاده زیاد از بتن پیش ‌ریخته‌ شده تقویت ‌شده مشخص می ‌شود، راه را برای معرفی سبک بروتالیسم هموار کرد، سبکی فوق ‌العاده کاربردی از معماری فضاهای شهری و دانشگاهی که عمرکوتاهی داشت. از معروف ترین آثار او در سبک بین المللی می توان به ویلا ساوا (1930-1929) فرانسه، خانه نیمه مستقل(1927) اشتوتگارت، ساختمان یونیت دی هبیتیشن در برلین اشاره کرد.

ریچارد نوترا

زندگی هیچ یک از معماران قرن بیستم به اندازه زندگی ریچارد نوترا (1970-1892) ، که به عنوان یکی از مدافعین طراحی مدرن در سراسر جهان شناخته شده بود، تجلی کننده اصطلاح سبک بین المللی نمی باشد. او بر معماری آمریکا و به ویژه در کالیفرنیا، تاثیرات عمیقی بر جای گذاشت. در سال 1922 او به آمریکا رفت و در آنجا برای مدت کوتاهی با فرانک لوید رایت (1959-1867) در پروژه های تالیسین و نیز هولابرد و روشه در شیکاگو همکاری کرد.

تجربه ای که موضوع اولین کتاب او به نام” آمریکا چگونه ساخت و ساز می کند؟” که در سال 1927 در اشتوتگارت منتشر شد، را تشکیل داد. اشتوتگارت در سال 1927، خانه سلامتی لاول، که یکی از مهم ترین کارهای حرفه ای او به شمار می آید، را طراحی کرد. در این پروژه، پ بالکن ها توسط کابل های فولادی از چارچوب سقف آویزان شده بودند. اسکلت شبکه-باز این ساختمان با کامیون به دامنه شیب دار سایت منتقل شد. هنگامی که این پروژه در دومین کتاب نوترا با عنوان ” آمریکا” در سال 1930 و در وین منتشر شد، از او به عنوان یک نابغه تکنولوژی تمجید شد.

او در سال 1930 به اروپا بازگشت و از او خواسته شد تا در باهاوس و نیز در ژاپن سخنرانی کند. طراحی های نوترا اگرچه معمولا مستطیل شکل و با خطوط مستقیم هستند به گونه ای که بدون شک نشان دهنده ی ساخت بشر بودن آن است، اما او همواره در طراحی هایش به سایت پروژه اهمیت ویژه ای می داد.

در سال های پیش از جنگ، نوترا، پروژه های بسیاری را طراحی کرد، من جمله خانه بیرد(1934) در آلتادنا و خانه روستایی برای خانواده جوزف فون استرنبرگ(1935) در دره سان فرناندو، که در هر دو پروژه از جدیدترین پانل های ساندویچی فولادی پیش ساخته استفاده شده بود. با این وجود بناهای عمومی ای که بعدها توسط او طراحی شد، هرگز به اندازه طراحی های مسکونی اولیه او شناخته شده نشدند.

لودویگ میس وندروهه

میس وندروهه، سومین و آخرین مدیر مدرسه طراحی باوهاوس در سال 1938 به شیکاگو مهاجرت کرد و در آنجا مدیر معماری موسسه آرمور(این موسسه امروزه با نام موسسه فناوری ایلینوی (IIT) شناخته می شود.) در شیکاگو شد. او هم چنین در این سال ها به فعالیت خود به عنوان یک معمار نیز ادامه داد. انرژی و نوآوری او چنان بود که در اواخر دهه 1940 به یک مربی بسیار تأثیرگذار برای نسلی از دانشجویان و همچنین طراحان حرفه ای در شرکت های بزرگی مانند اسکیدمور، اُوینگز و مریل، سی اف مورفی و همکاران و دیگر شرکت ها تبدیل شد.

او و طراحان پیرو او که به عنوان معماران مکتب دوم معماری شیکاگو(حدود 1975-1940) معروف هستند، بیشتر با آسمان‌ خراش ‌های شیشه‌ای و فولادی مانند آپارتمان های درایو در حاشیه دریاچه در(1948-1951) شیکاگو، ساختمان مجلل سیگرام (1958)در نیویورک که با همکاری طراحی داخلی فیلیپ جانسون ساخته شد، ساختمان IBM (1971) در نیویورک شناخته می شوند.

پیروان میس وندروهه شامل جمعی از دانشجویان سابق او در موسسه فناوری ایلینوی، مانند ژاک براونسون (2011-1923)، که مرکز مدنی ریچارد جی دیلی (دیلی پلازا) (1965) را در شیکاگو طراحی کرد، جورج شیپوریت و نیز جان هاینریش که برج لیک پوینت(1968)در شیکاگو را طراحی کرد، بودند.

سبک بین المللی در آمریکا: دومین مکتب شیکاگو

در دهه ی 1930 و همزمان با مهاجرت افرادی نظیر گروپیوس، میس وندروهه و نیز سایر معماران مدرن باهاوس نظیر لاسلو موهولی-ناگی (1946-1895) ، سبک بین المللی از آلمان و فرانسه به آمریکای شمالی، اسکاندیناوی و بریتانیا گسترش پیدا کرد. در آمریکا، عمدتاً به لطف میس و مکتب دوم شیکاگو، شامل شرکت های بزرگی نظیر اسکیدمور و نیز اوینگز و مریل و مهندسان سازه با استعدادی مانند فضلورخان (1929-1982)، ویژگی‌ های سادگی و هندسی بودن سبک بین‌المللی بر معماری آسمان‌ خراش ‌های دهه ‌های 1950 و 1960 تسلط یافت، آن هم در دوره‌ای که مدرنیسم شرکتی (مدرنیسم شرکتی اصطلاحی است که نوع خاصی از ساختمان های سبک بین المللی را که توسط شرکت های بزرگ آن زمان در نیمه دوم قرن بیستم ساخته شده بودند، در بر می گیرد.) و تحلیل های هزینه-فایده رواج بسیاری یافته بودند.

بنابراین سبک بین‌المللی، منطق زیبایی‌ شناختی ساختمان ‌های برجی ارزان‌قیمتی که در این دوره به نمادهای قدرت شرکت‌های آمریکایی تبدیل شدند، را ارائه کرد.

فیلیپ جانسون

فیلیپ جانسون برای بیش از شش دهه بر معماران آمریکا تاثیر گذاشت. در دهه 1930 به عنوان یک مورخ معماری، او با انتشار کتاب و برگزاری نمایشگاهی در مورد سبک بین المللی در موزه هنر مدرن نیویورک، جایی که مدیر بخش معماری بود، به معرفی معماری مدرن – جعبه شیشه ای – به آمریکا کمک کرد. در دهه 1940، جانسون مورخ به جانسون معمار تبدیل شد و خانه ای که شاید مشهورترین خانه مدرن آمریکا است را ساخت.

این پروژه، خانه شیشه ای (1949) نام دارد و محل اقامت خود جانسون در نیو کنان در کانکتیکات است.  در دهه1950، (58-1954) او برای ساخت ساختمان معروف سیگرام با میس وندروهه همکاری کرد. با این حال، درست زمانی که سبک بین المللی در حال رسیدن به اوج خود بود، جانسون در سخنرانی که در دانشگاه ییل داشت در مخالفت با زیبایی شناسی خالص معماری مدرن صحبت کرد. او در این سخنرانی به دانشجویان دانشگاه ییل، که توسط مربیان متعهد به مدرنیستِ خود آموخته بودند که گذشته را نادیده بگیرند، گفت: “شما نمی توانید تاریخ را ندانید.” در دهه 1960، او شروع به ساخت ساختمان ‌های مدرن با ارجاعات تاریخی کرد.

از این دست ساختمان های مدرنی که ارجاعی تاریخی دارند می توان به موزه هنر پیشا کلمبیایی (1963) در دامبارتون اوکسِ واشنگتن دی سی یاد کرد که از امپراتوری عثمانی الهام گرفته است. در دهه ‌های 1970 و 1980، مردی که جعبه شیشه‌ای را معرفی کرده بود، آن را با طراحی ساختمان هایی که بازگشت به گذشته داشتند، شکست.

از این دست می توان به برج IDS (1972) در مینیاپولیس که به خاطر طراحی دندانه دندانه منحصر به فردش( خود معمار از این دندانه ها به عنوان “زوگ” یاد می کند) معروف است نیز ساختمان AT&T در منهتن که اکنون ساختمان شرکت سونی است و به خاطر آرایش سنتوری کلاسیک بالای برج اش ( قسمت مثلثی که در بالای ساختمان های سبک کلاسیک وجود داشت) معروف بوده و با تمام اصول سبک بین الملل در تضاد است، نام برد. دور شدن جانسون از سبک بین‌الملل باعث احترام حرفه‌ای به پست مدرنیسم شد.

افول معماری بین المللی

پیش از دهه 1970، سبک بین الملل به قدری فراگیر شده بود که خلاقیت در آن از بین رفت. میس وندروهه به طراحی ساختمان های زیبا ادامه داد، اما این ساختمان ها چیزی بیش از کپی هایی در نقاط مختلف نبودند، تا حدی که به قول معروف :”شما در دهه 1970 از هواپیما پیاده می شدید و نمی دانستید کجا هستید.” در نتیجه، بسیاری از معماران از محدودیت‌ ها و روش‌ طراحیِ فرمول بندی شده ی سبک بین‌الملل، احساس نارضایتی کردند.

آنها می خواستند ساختمان هایی با شاخصه های منحصر به فرد و با دکوراسیون بیشتر طراحی کنند. معماری سبک بین‌المللی مدرنیستی تمام آثار طرح ‌های تاریخی را از بناهای جدید حذف کرده بود و اکنون معماران می‌خواستند که آنها را بازگردانند. تمامی این موارد، به شورش علیه مدرنیسم و کاوش مجدد در مورد چگونگی طراحی و تزئینات نوآورانه تر منجر شد.

لذا با فراگیر شدن پست مدرنیسم، طراحان ساختمان شروع به ایجاد ساختارهای تخیلی بیشتری کردند که در آن ها از مصالح ساختمانی مدرن و ویژگی های تزئینی برای تولید طیفی از جلوه های بدیع استفاده می شد. تا جایی که در اواخر دهه 1970، مدرنیسم و سبک بین المللی به پایان رسید.

ساختمان های معروف سبک بین الملل

از شاخص ترین نمونه های سبک معماری بین المللی می توان به موارد زیر اشاره کرد:

کارخانه فاگوس(25-1911) در آلفلد – گروپیوس

ساختمان مدرسه باوهاوس(1925) در دسائو – گروپیوس

خانه لاول (1929) در لس انجلس – نوترا

ویلا ساوا (30-1929) در پوآسی در حومه شهر پاریس – لوکوربوزیه

آپارتمان های درایو در حاشیه دریاچه (51-1948) در شیکاگو – میس وندروهه

مرکز تحصیلات تکمیلی دانشگاه هاروارد (1950) – گروپیوس

ساختمان سیگرام (58-1954) در نیویورک – میس وندروهه و فیلیپ جانسون

ساختمان فولادی اینلند (1957) در شیکاگو – شرکت اسکیدمور و شرکت اُوینگز و مریل

خانه نقاهت زیستی کودکان(1960) در آرنهام – آد

برج بانک دومینیون تورنتو (91-1967)– میس وندروهه

برج لیک پوینت (1968) در شیکاگو – جورج شیپوریت و جان هاینریش

مرکز جان هنکاک (1969) در شیکاگو- شرکت اسکیدمور و شرکت اُوینگز و مریل

ساختمان IBM (1971) در نیویورک – میس وندروهه برج سیرز یا ویلیس (1974) در شیکاگو – شرکت اسکیدمور و شرکت اُوینگز و مریل

معماران آمریکایی قرن 19 ام

برای مشاهده زندگینامه طراحان ساختمانِ فعال در معماری قرن 19 ام، از منابع زیر استفاده کنید.

  • معماری نئوگوتیک

ریچارد آپجان (78-1802)

جیمز رنویک (95-1818)

  • معماری نئورومانسک

هنری هابسون ریچاردسون (86-1838)

  • معماری هنرهای زیبا

ریچارد موریس هانت (95-1827)

کاس گیلبرت (1934-1859)

  • طراحی ساختمان های بلندمرتبه

ویلیام لی بارون جنی (1907-1832)

اولین مکتب معماری شیکاگو (حدود 1880 تا 1910)

  • معماری پست مدرنیست

فرانک. اُ.گری ( 1929 تا کنون ) پیشرو در معماری دیکانستراکتیو (یا ساختارشکنی)، سبک آوانگارد طراحی ساختمان پست مدرن.

منابع

  • ویژوال آرتز

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *