معماری آرت نوو Art Nouveau

معرفی آرت نوو

آرت نوو

آرت نوو یک سبک بین المللی خلاقانه از هنر مدرن بود که از حدود سال 1890 تا جنگ جهانی اول مد شد. این عکس العمل در واکنش به طرح های قرن 19 تحت سلطه تاریخ گرایی به طور کلی و نئوکلاسیسیسم به طور خاص ، ایده هنر و طراحی را به عنوان بخشی از زندگی روزمره مطرح کرد. از این پس هنرمندان نباید از هیچ چیز روزمره غافل شوند ، مهم نیست که چقدر کاربردی باشد. این زیبایی شناسی کاملا انقلابی و جدید تلقی می شد ، از این رو نام آن – هنر جدید – یا هنر نو شد. این واقعیت نیز وجود دارد که از آن برای انواع مختلفی از جمله معماری ، هنرهای زیبا ، هنرهای کاربردی و هنرهای تزئینی استفاده می شود. ریشه تا حدی در انقلاب صنعتی و جنبش هنرها و صنایع دستی ، اما همچنین تحت تأثیر ژاپونیسم (به ویژه چاپهای Ukiyo-e توسط هنرمندانی مانند هوکوسای و جوانتر معاصر او Hiroshige) و طرح های سلتیک ، در نمایشگاه 1900 به هنر نو تقویت شد. Universelle در پاریس. پس از این ، در سراسر اروپا و تا ایالات متحده و استرالیا ، با نامهای محلی مانند Jugendstil (آلمان) ، Stile Liberty (ایتالیا) ، Sezessionstil (اتریش) و سبک تیفانی (آمریکا) گسترش یافت. آرت نوو از چیزهای بسیار تزئینی ، معمولاً از الگوهای پیچشی منحنی خطوط نامتقارن سینوسی استفاده می کرد ، که اغلب بر اساس فرم های گیاهی (گاهی از اشکال لا تنه هنر سلتی مشتق می شد) است. نقوش گلدار و دیگر نقوش الهام گرفته از گیاهان از طرح های محبوب هنر نو هستند و همچنین شبح ها و فرم های زنانه. با استفاده از مواد مختلف ، این سبک در معماری ، طراحی داخلی ، ظروف شیشه ای ، جواهرات ، پوستر و تصویرسازی ، و همچنین نقاشی و مجسمه سازی استفاده شد. این جنبش در دهه 1920 با Art Deco جایگزین شد.

آرت نوو معمولاً یک “سبک” تلقی می شود تا یک فلسفه. اما در حقیقت ، ایده های متمایز و نه تنها خواسته های خیالی ظاهری آن را برجسته کرد. مشترک ترین ایده سازندگان هنر نو ، عزم و اراده برای فراتر رفتن از مرزهای تاریخ گرایی بود – نگرانی مبالغه آمیز با مفاهیم گذشته که بخش عمده ای از طراحی قرن 19 را مشخص می کند.درست است که قسمتهای بیرونی هنر نو پر از الگوهای بی فکر است ، اما در مرکز و اطراف آن ، دنباله ای شگفت انگیز از آثار وجود داشت که در آنها کارهای تزئینی و کاربردی با جلوه ای جدید و قانع کننده ترکیب می شوند. Art Nouveau به معنای بسیار بیشتر از یک ظاهر یا حالت است. ما به یاد چمن های بلند در باد ملایم یا خطوط گرداب آب طوفانی یا پوشش گیاهی پیچیده می افتیم – همه از طبیعت ارگانیک سرچشمه می گیرد. علاقه ای که باید به عنوان یک نتیجه از احساس نظم زندگی باشد که در میان استرس صنعتی شهری از بین رفته یا منحرف شده است.

تعریف آرت نوو – مشخصات

معماری آرت نوو
معماری آرت نوو

هیچ تعریف و معنای واحدی از هنر نو وجود ندارد. اما موارد زیر عوامل متمایز کننده هستند.

(1) فلسفه هنر نو به منظور استفاده از طرح های هنری بر روی اشیاء روزمره بود تا چیزهای زیبا در دسترس همگان قرار گیرد. هیچ شیء آنقدر مفید نبود که “زیبا” شود.

(2) آرت نوو بین هنرهای زیبا (نقاشی و مجسمه سازی) و هنرهای کاربردی یا تزئینی (سرامیک ، مبلمان ، و سایر اشیاء کاربردی) هیچ تفکیکی در اصل مشاهده نکرد.

(3) از نظر محتوا ، این سبک عکس العمل به جهانی از هنر بود که تحت تأثیر هندسه دقیق فرم های نئوکلاسیک بود. این کتاب به دنبال یک زبان طراحی گرافیکی جدید بود ، تا آنجا که ممکن است از مدلهای تاریخی و کلاسیک استفاده شده در آکادمی های هنری دور باشد.

(4) Art Nouveau همچنان یک اصطلاح چتری است که انواع تفسیرهای سبک را در بر می گیرد: برخی از هنرمندان از مواد ارزان قیمت جدید و روشهای تولید انبوه استفاده کردند ، در حالی که برخی دیگر از مواد گران تر استفاده می کردند و به هنر بالاترین اهمیت را می دادند.

انواع طرح ها

در راستای فلسفه آرت نوو مبنی بر اینکه هنر باید بخشی از زندگی روزمره شود ، از الگوهای تخت و تزئینی استفاده شد که می تواند در همه اشکال هنری مورد استفاده قرار گیرد. عناصر تزئینی معمولی شامل نقوش برگ و گل میخ ، اشکال ارگانیک درهم تنیده و بیشتر شکل خمیده است ، اگرچه طرح های زاویه دار راست نیز در اسکاتلند و اتریش رایج بود. هنرهای ساخته شده به این سبک به طور معمول پرندگان مجلل ، گل ها ، حشرات و سایر زومورف ها ، و موها و بدن منحنی زنان زیبا را به تصویر می کشد. برای طراحی های معماری آرت نوو ، اشکال غلیظ معمار اسپانیایی آنتونی گائودی (1852-1926) و ورودی های سبک مترو پاریس هکتور گیمارد (1867-1942) را ببینید.

تاریخچه آرت نوو

اصطلاح “Art Nouveau” از نام گالری هنر پاریس ، به نام “La Maison de l’Art Nouveau” ، متعلق به مجموعه نویس آوانگارد زیگفرید بینگ (1838-1905) ناشی می شود ، که در آثار خلق شده به سبک آرت نوو شهرت دارد و شهرت گالری با نصب مبلمان مدرن ، تابلو فرش و وسایل هنری در نمایشگاه 1900 Universelle در سال 1900 افزایش یافت و پس از آن نام گالری تقریباً مترادف با این سبک شد.

در همان زمان ، در بلژیک این سبک توسط Les Vingt و La Libre Esthetique ترویج شد ، در حالی که در آلمان این سبک توسط مجله ای به نام Jugend: Münchner illustrierte Wochenschrift für Kunst und Leben (جوانان: مجله هفتگی مصور هنری) ترویج و تبلیغ شد. به همین دلیل است که هنر نو آلمان – همراه با هلند ، بالتیک و کشورهای شمال اروپا – از آن به بعد به عنوان “Jugendstil” (به سبک جوانان) شناخته می شود. در اتریش ، هنر نو برای اولین بار توسط هنرمندان جنبش جدایی وین رواج یافت و منجر به تصویب نام “Sezessionstil” شد. در واقع ، تجزیه طلبان وین ، مانند جوزف ماریا اولبریچ (1867-1908) ، بر هنر و معماری سراسر اتریش-مجارستان تأثیر گذاشتند. در آلمان ، پس از جدایی مونیخ (1892) و جدایی برلین (1898) ، بسیاری از تمرین کنندگان برجسته آن بار دیگر در سال 1907 به عنوان اعضای Deutscher Werkbund (فدراسیون کار آلمان) گرد هم آمدند.

از اسامی موقت دیگری استفاده شد که نشان دهنده تازگی سبک یا طرح های منحنی شکل آن بود. به عنوان مثال ، در فرانسه به عنوان “le style moderne” یا “le style nouille” (سبک نودل) نیز شناخته می شد. در اسپانیا ، “arte joven” (هنر جوان) ؛ در ایتالیا “arte nuova” و در هلند “Nieuwe kunst” (هنر جدید). این سبک نیز به واسطه برخی از طرفداران یا مروج آن نامگذاری شد. به عنوان مثال ، ورودی های مترو پاریس هکتور گیمارد به نام موقت “Style Metro” منجر شد. در آمریکا این جنبش به دلیل ارتباط با شیشه ساز آرت نوو و جواهرساز لوئیس کامفورت تیفانی “سبک تیفانی” نامیده شد.

تکامل آرت نوو

ریشه های هنر نو ناشناخته است ، اگرچه اکثر مورخان هنر موافقند که ریشه های آن در جنبش هنرها و صنایع دستی انگلیسی است ، که در قرون وسطایی توسط ویلیام موریس حمایت می شود ، و همچنین در رنگ های تخت و نازک نجاری ژاپنی نهفته است. این اصطلاح با موج ژاپنیسم که در دهه 1880 و 1890 سراسر اروپا را فرا گرفت ، تقویت شد و سبک های نقاشی تزئینی سنتتیسم (گوگن) و Cloisonnism (برنارد ، آنکتین) در مدرسه پونت آون در بریتانی توسعه یافت. برای اطلاعات بیشتر ، لطفاً به نقاشی پس از امپرسیونیسم (95-1880) مراجعه کنید.

به عنوان یک جنبش ، آرت نوو ویژگی های خاصی را با رمانتیسیسم ، پیش از رافائلی ها ، نمادگران و جنبش هنرها و صنایع دستی به اشتراک گذاشت ، اگرچه هر یک از جهات مختلف متفاوت بودند. به عنوان مثال ، برخلاف نقاشی نمادگرایانه ، هنر نو دارای ظاهری متمایز است. و بر خلاف جنبش هنر و صنایع دستی هنرمندان ، هنرمندان آرت نوو به آسانی از مواد جدید استفاده می کردند و به سطوح تولید انبوه یا ماشینکاری پشت نمی کردند.

همچنین ارتباطاتی بین تمرین کنندگان Jugendstil و هنرمندان به سبک سلتی برقرار شد ، به ویژه در زمینه طرح های انتزاعی.

وحدت کریستوفر درسر در تنوع (1859) – رساله ای در زمینه گیاه شناسی برای هنرمندان ، نیز تأثیرگذار بود. اما این آرتور هیگیت مکمردو (1851-1942) است که اغلب به عنوان اولین طراح شناخته می شود که سابقه های تاریخی او به اندازه کافی مشخص شده بود تا شیوه جدید به وضوح نشان داده شود. در واقع ، اولین نمونه از هنر نو ، انواع الگوهای گلدار موزون بود که مکموردو در جلد کتاب خود برای کلیساهای شهر سر کریستوفر رن (1883) استفاده کرد. ساختمانها ، مبلمان ، گرافیک و منسوجات او قطعاً ، هر چند نه منحصر به فرد ، از جهان طبیعی گرفته شده اند ، حس قوی از مصالح آنها را منتقل می کنند و از نظر ساختاری عنصری اساسی هستند. مکرمورد میزان زیادی از مشارکت راسکین با شرایط اجتماعی و اقتصادی هنر را پذیرفت و سرانجام به ترکیب صفحات سیاسی روی آورد.

گفته می شود که این سبک در کار چارلز رنی مکینتاش (1868-1928) ، یکی از چهره های اصلی مدرسه نقاشی گلاسکو (1880-1915) به پایان رسید. او که نقاش ، معمار و طراح بود ، در ابتدا جذب آزادی خلاقانه هنر نو و تشویق خیال پردازان شد ، اما از رفتار خنک تری استفاده کرد. آثار مهم او را می توان در یک مکان ، مدرسه هنر گلاسکو ، جستجو کرد. یک سیستم از فرم های منحنی مکرر در ساختمان اصلی (9-1897) جای خود را به عمودی ها و افقی های منظم کتابخانه (9-1907) داد. نظم جدید به نظم جدیدی رسید. از آن پس ، نیاز و آرزوی صرفه جویی در وسایل به میل به بهره برداری از تکثیر مکانیکی آسان ، غالب شد. هم معماری و هم هنرهای کاربردی یک اخلاق و یک زیبایی شناسی را بر اساس مفاهیم معنادار سودمندی ساخته اند.

برنامه های کاربردی

طرح های هنر نو بیشتر در ظروف شیشه ای ، جواهرات و سایر اشیاء تزئینی مانند سرامیک رایج بود. اما این سبک همچنین برای منسوجات ، نقره خانگی ، ظروف خانگی ، جعبه های سیگار ، مبلمان و روشنایی ، و همچنین طراحی ، هنر پوستر ، نقاشی و تصویرسازی کتاب نیز به کار گرفته شد. طراحی صحنه تئاتر و لباس یکی دیگر از زمینه هایی بود که سبک جدید در آن شکوفا شد. بهترین نمونه ها طرح هایی هستند که توسط لئون باکست (1866-1924) و الکساندر بنوا (1960-1970) برای دیاگیلف و باله روس ایجاد شده است. Art Nouveau همچنین کاربردی قوی در زمینه معماری و طراحی داخلی داشت. این زمینه ، نمونه ای از رویکرد انسان دوستانه و کم کارکردگرایانه در محیط شهری است. هایپربولا و پارابولا در پنجره ها ، قوس ها و درها معمولاً فرم های گیاهی برای قالب گیری بودند. طراحان داخلی Art Nouveau برخی از عناصر انتزاعی سبک روکوکو مانند بافت شعله و پوسته را به روز کردند و همچنین از فرم های ارگانیک بسیار سبک استفاده کردند و مجموعه “طبیعی” را شامل جلبک دریایی ، علف ها و حشرات گسترش دادند. در طراحی های معماری آرت نوو از آهن در معرض دید و قطعات شیشه ای بزرگ و نامنظم استفاده می شد.

شیشه و جواهرات تزئینی آرت نوو

در هر دوی این موارد ، آرت نوو بیان فوق العاده ای پیدا کرد ، که در آثار لوئیس کامفورت تیفانی در نیویورک ، چارلز رنی مکینتاش در گلاسکو و امیل گاله و برادران داوم در نانسی ، فرانسه مثال زدنی است. جواهرات دوره هنر نو ، سطوح جدیدی از زیبایی را در میناکاری و همچنین معرفی مواد جدید مانند شیشه قالب دار ، شاخ و عاج ارائه کردند. افزایش علاقه به هنر ژاپنی (مد معروف به Japonisme) ، همراه با افزایش احترام به مهارت های فلزکاری ژاپنی ، موضوعات و رویکردهای جدیدی را برای تزئینات نیز تحریک کرد. در نتیجه ، جواهرسازان خود را صرفاً صنعتگرانی که وظیفه آنها تنظیم سنگهای قیمتی مانند الماس بود ، متوقف کردند و خود را به عنوان هنرمند-طراح در نظر گرفتند. نوع جدیدی از جواهرات Art Nouveau پدیدار شد که کمتر به محتوای سنگهای قیمتی آن بستگی داشت و بیشتر به طراحی آن بستگی داشت. جواهرسازان پاریس و بروکسل در خط مقدم جنبش آرت نوو قرار داشتند و در این شهرها بود که این سبک به بیشترین موفقیت دست یافت. در آمریکا ، لوئیس کامفورت تیفانی (92-1848) خالق ماجراجوی اشیاء لوکس ، عمدتا در شیشه بود ، که اغلب از درخشش ابریشمی رنگین کمانی فلزی استفاده می کرد و از گل و پر الهام گرفته بود. شرکت تیفانی بسیار موفق بود و کالاهای او بسیار تقلید شد.

معماری آرت نوو

معماری هنر نو یکی از انگیزه های بزرگ فرهنگی در همه جا بود که تقریباً در سراسر اروپا و اسکاندیناوی و در آمریکا نیز ظاهر شد.
یک فشار بسیار شدید در بلژیک ایجاد شد ، جایی که هنری ون ولد (1863-1937) قراردادهای هنر و معماری را به نفع یک سبک گل نسبتاً سفت و سخت کنار گذاشت ، در حالی که ویکتور هورتا (1861-1947) قوانین این سبک را از طریق پیچ و خم گیاه شناسی (Hotel Tassel ، 1892-3 و Maison du Peuple ، 1896-99 در بروکسل) گذرانده است. هورتا به دلیل آمادگی خود برای تجدید نظر در مشکلات اساسی طراحی و روان بودن اقتباس های خود از اصل ارگانیک مورد استقبال عمومی قرار گرفت. برای خانه منگوله ، او مرکز را به نوعی از فضای باغی باز کرد که در آن تکیه گاه های چدنی در معرض خود گیاهان هستند. و Maison du Peuple را در اطراف یک قاب آهنی سینوسی ساخت که هر عنصر تزئینی آن از مهار فشارها ناشی می شد. گفته شد که “او از قانون مخفی پیروی می کند که توسط پوشش گیاهی رعایت می شود ، که در شکل های تغییر ناپذیر و همیشه هماهنگ رشد می کند ، اما او خود را وادار می کند که هرگز نقاشی نکند و یا منحنی انفرادی را توصیف نکند”.

در فرانسه ، معماری قرن نوزدهم به سبک آرت نوو زمانی که طرح گیمارد برای ایستگاه های مترو پاریس پذیرفته شد ، مهر دولت را دریافت کرد و در بالای متروها (1900-1888) چیدمان های پیچیده ای از آهن و شیشه شبیه به شاخه های بزرگ لوبیا و بذر جوانه زد. هکتور گیمارد (1867-1942) از کارهای هورتا در بروکسل خوشش آمده بود و امیدوار بود که تغییر اساسی در رفتار معماری مورد انتظار را گسترش دهد. اما دیدنی ترین نتایج تصمیم در مورد بازاندیشی در طراحی ، در اسپانیا یافت می شود. آنتونی گائودی (1852-1926) مجموعه معماری را برای بارسلونا تصور کرد ، ظاهراً افکار طبیعت در تظاهرات کمتر جذاب آن نفوذ کرده است .

1 دیدگاه دربارهٔ «معماری آرت نوو Art Nouveau»

  1. بازتاب: آرت دکو - معماری پدیا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *