معماری باروک

معماری باروک چیست

از ویژگی های معماری باروک این بود که اگرچه نمونه هایی از آن در سراسر اروپا و آمریکای لاتین یافت می شود ، اما به طور قابل توجهی از کشوری به کشور دیگر متفاوت است. پس چگونه است که همه آنها با یک اصطلاح واحد تعیین شده اند؟ تا حدی برای راحتی ، به منظور خلاصه کردن هنر یک دوره کامل با یک کلمه ، اما عمدتا به دلیل منشا زیبایی شناسی مشترک آنهاست.

در اسپانیا اصطلاح “باروک” در اصل نشان دهنده یک مروارید نامنظم و عجیب و غریب بود . در حالیکه در ایتالیا این به معنای یک استدلال خلل دار و مخدوش با ارزش دیالکتیکی کمی بود پایان یافت. تقریباً در همه زبانهای اروپایی مترادف واژه های عجیب و غریب ، ناهنجار ، غیر معمول ، پوچ و نامنظم شد. از این نظر ، منتقدان قرن هجدهم آن را هنر قرن قبل ، که دارای چنین ویژگی هایی بود ، تصویب کردند.

در نیمه دوم قرن نوزدهم ، منتقد سوئیسی هاینریش ولفلین و پیروانش معنای عینی تری به این کلمه دادند. آنها هنوز با اشاره به هنر مذهبی قرن هفدهم و اوایل قرن هجدهم ، آثار را به صورت باروک تعریف کردند. در تعریف آنها مشخصه های خاصی دیده می شد.

  • استفاده از حرکت ، اعم از واقعی (دیوار منحنی ، چشمه ای با جت های آب که همیشه در حال تغییر است) یا ضمنی (شخصیتی که به عنوان یک اقدام یا تلاش شدید نشان داده می شود) .
  • تلاش برای بازنمایی یا پیشنهاد بی نهایت (راهی که تا افق امتداد دارد، نقاشی دیواری که توهم آسمانی بیکران را به تصویر می کشد, ترفندی از آینه ها که دید را تغییر داده و آنها را غیرقابل تشخیص می سازد).
  • اهمیت دادن به نور و تأثیرات آن در تصور یک اثر هنری و تأثیر نهایی آن طعم و مزه آثار تئاتری ، فاخر و صحنه نما . تمایل به نادیده گرفتن مرزهای بین اشکال مختلف هنر و ترکیب معماری ، نقاشی ، مجسمه سازی و غیره.

مانند معماری رنسانس ، دو نوع معماری معمول در دوران باروک , کلیساها یا کاخ ها بودند. در نسخه های مختلف آنها به ترتیب شامل کلیساهای جامع ، ساختمانهای رهبانی ، عمارت های شهر و روستا ، و بالاتر از همه کاخ های سلطنتی بود ، که آخرین گونه آنها به ویژه در آن دوره بودند. علاوه بر چنین ساختمانهای فردی ، معماری باروک نیز با آنچه امروزه به عنوان شهرسازی شناخته می شود ، مشخص شده است: چیدمان شهرها بر اساس طرح های از پیش تعیین شده و ایجاد پارکها و باغهای بزرگ در اطراف اقامتگاههای مهم.

ایده ساختمان باروک

یک ساختمان را می توان به طرق مختلف تصور کرد: به عنوان مجموعه ای از طبقه های روی هم (نگرش کنونی). یا بیشتر شبیه یک تکه مجسمه (نظریه معماری یونانی) ؛ به عنوان جعبه ای که توسط دیوارهایی با شکل منظم تعریف شده است (همانطور که معماران رنسانس آن را درک کرده بودند) ؛ یا به عنوان یک ساختار اسکلتی ، یعنی بنا بر تصور گوتیک – همراه ساختارهای مختلف مورد نیاز برای حفظ آن. معماران باروک آن را به عنوان یک توده واحد درک کردند که بر اساس تعدادی از الزامات شکل می گیرد. توصیف شفاهی اشکال رنسانس ممکن است با ترسیم خطوط مستقیم خیالی در هوا با مداد خیالی همراه باشد. اما مردی که باروک را توصیف می کند کار آسانتری انجام می دهد تا شکل یک توده خیالی از پلاستیک نرم یا خاک را شبیه سازی کند. به طور خلاصه ، برای معماران باروک یک ساختمان تا حدودی نوعی مجسمه سازی بزرگ بود.

نقشه های پلان

این تصور تأثیر مهمی بر روی نقشه زمین داشت – یعنی طرح کلی ساختمان از بالا – که تصویب شد. این منجر به رد برنامه های ساده ، ابتدایی و تحلیلی شد که عمداً توسط معماران رنسانس ترجیح داده شده بود. جای آنها توسط طرحهای پیچیده ، غنی و پویا ، که بیشتر مناسب سازه هایی بود که دیگر به عنوان “ساخته شده” تصور نمی شدند ، یا بوسیله اتحاد قسمتهای مختلف هریک با خودمختاری خاص خود ایجاد شده بودند و به صورت توخالی شکل گرفته بودند. جرم جمع و جور توسط یک سری مرزبندی های کانتور.

طرحهای مشترک معماری رنسانس عبارت بودند از مربع ، دایره و صلیب یونانی – صلیبی ، یعنی با بازوهای مساوی. معماری باروک شامل بیضی ، یا طرح های بسیار پیچیده تر از اشکال هندسی بود. فرانچسکو کاستلی (1599-1667) ، که البته با نامی که برای خود انتخاب کرد ، فرانچسکو بورومینی ،شناخته شده, به افتخار حامی سفارش دهنده ، که از خانواده او بود ، کلیسایی با طرح زمینی به شکل زنبور طراحی کرد. -زنبورهای عسل برجسته ؛ و دیگری با دیوارهایی که به طور متناوب محدب و مقعر بودند. یک معمار فرانسوی تا آنجا پیش رفت که طرح کلی مجموعه ای از کلیساها را که حروف تشکیل دهنده نام پادشاه او ، LOUIS LE GRAND ، به نام پادشاه خورشید ، لوئی چهاردهم ، مطرح کرد.

نقوش موج دار معماری باروک

علاوه بر نقشه های پیچیده زمین ، دیوارهای منحنی ، ویژگی بارز دیگر ساختمانهای باروک بودند. آنها نه تنها با تصور یک ساختمان به عنوان یک واحد موافق بودند ، بلکه ویژگی دیگری از باروک ، یعنی ایده حرکت ، را به معماری وارد کردند. و در واقع ، هنگامی که کشف شد ، نقوش موج دار به دیوارها محدود نمی شود,ایده حرکت دادن به یک عنصر معماری در قالب منحنی های کم و بیش منظم و ضد منحنی ها به یک انگیزه غالب همه هنرهای باروک تبدیل شد.و فضای داخلی منحنی طراحی شد ، از کلیسای S. Andrea al Quirinale توسط Gian Lorenzo Bernini ، یکی از خالقان اصلی و نمایندگان باروک روم ، تا S. Carlo alle Quattro Fontane یا S. Ivo alla Sapienza توسط Borromini ، نزدیکترین رقیب نما نیز در همه کارهای بورومینی ، در برنامه های برنینی برای کاخ لوور در پاریس و معمولاً در کار معماران ایتالیایی ، اتریشی و آلمانی بود. حتی ستون ها مواج طراحی شده اند. مجموعه بالداکینوی بزرگ برنینی در مرکز سنت پیتر در رم تنها اولین ستون مارپیچی بود که در کلیساهای باروک قرار گرفت. معمار ایتالیایی گوارینو گوارینی نیز تکامل پیدا کرد و در برخی از ساختمانهای خود از “نظم موج دار” در قالب یک سیستم کامل از پایه ها ، ستون ها و ستون های فرعی با منحنی های پیوسته استفاده کرد.

حتی به استثنای چنین افراطی ، در دوران باروک استفاده مکرر از دستگاههایی از جمله volutes ، scrolls و بالاتر از همه ، “گوش” – عناصر معماری و زینتی به شکل روبان ، بیشتر نمایان شد.

پیچ خوردگی در انتها ، که برای ایجاد پیوند هماهنگ بین دو نقطه در سطوح مختلف استفاده می شد, این دستگاه در درجه اول به عنوان ویژگی نمای کلیسا به کار گرفته شد ، جایی که آنها به طور منظم مورد استفاده قرار می گرفتند تا شاید اکنون بارزترین راه برای شناسایی نمای بیرونی باروک باشد. علیرغم شکل عجیب و غریب آنها ، عملکرد آنها صرفاً تزئینی نبود ، بلکه عمدتاً یک عملکرد تقویت کننده و کاربردی بود.

طاق ها و باترس

کلیساهای آن دوره همیشه با سقف های طاقدار ساخته می شدند. طاق – برای اولین بار در معماری روم و سپس در معماری رومانسک مشاهده شد – با این حال باروک ، مجموعه ای از طاق ها است. و از آنجایی که طاقها تمایل به فشار بیرونی بر دیوارهای نگهدارنده خود دارند ، در هر ساختمان طاقی نیاز به ایجاد یک مهار کننده این فشار است. عنصر تأمین کننده این نیروی متقابل ، تکیه گاه است ، یک ویژگی ویژه در معماری قرون وسطی ، که ابتدا با مشکل روبرو شد. برای معرفی تکیه گاه به بنای باروک ، آن باید دارای شکلی سازگار با فرم اعضای دیگر بوده و از اشاره به معماری وحشیانه و “گوتیک” گذشته جلوگیری می کرد. این مسئله در عصر علاقه مند به ثبات رسمی از اهمیت خاصی برخوردار بود – و با استفاده از طومارها حل شد. سر کریستوفر رن ، بزرگترین معمار انگلیسی عصر ، به دلایل دیگر نتوانست از طومارهای مناسب برای کلیسای جامع سنت پل استفاده کند ، اما توانست به نحوی که پشتوانه ها را تهیه کند ، تصمیم جسورانه ای را برای بالا بردن دیوارهای راهروهای بیرونی به ارتفاع دیوارها گرفت. گاهی اوقات سقف های کاذب با استفاده از تکنیک Quadratura روی سقف واقعی نقاشی می شدند. همچنین آثار پیشین ورن ، اینیگو جونز (1573-1652) را مشاهده کنید.

طراحی معماری باروک

یکی دیگر از پیامدهای مهم و تعیین کننده تصور یک ساختمان به عنوان یک توده واحد که باید بیان شود این بود که یک ساختمان دیگر به عنوان مجموع قسمتهای جداگانه – نما ، نمای زمین ، دیوارهای داخلی ، گنبد و غیره در نظر گرفته نمی شود. – هر یک از آنها ممکن است جداگانه در نظر گرفته شود. در نتیجه قوانین سنتی که برنامه ریزی این قسمت ها را تعیین می کرد اهمیت کمتری پیدا کرد یا کاملاً نادیده گرفته شد. به عنوان مثال ، برای معماران دوره رنسانس نمای کلیسا یا کاخ مستطیل بوده یا مجموعه ای از مستطیل ها که هریک مربوط به طبقه ای از ساختمان بوده است. برای معماران باروک نما فقط قسمتی از ساختمان بود که به سمت بیرون رو به رو بود و یک عنصر از یک واحد بود. تقسیم بندی به طبقات به طور کلی حفظ می شد ، اما تقریباً همیشه قسمت مرکزی نما بیشتر با اشاره به آنچه در بالا و پایین آن قرار داشت سازماندهی می شد تا آنچه که در دو طرف قرار داشت: به عبارت دیگر ، تأکید و فشار عمودی به آن داده می شد. در تضاد شدید با عمل تقسیم افقی طبقاتی بود. علاوه بر این ، در نما عناصر – ستونها ، قرنیزها ، یا پایه ها – که از سطح دیوار بیرون زده اند ، به طرق مختلف به مرکز مربوط می شوند ، که به این ترتیب بر کناره ها تسلط یافته . اگرچه در نگاه اول نما ممکن است به صورت افقی تقسیم شده باشد ، اما ملاحظه دقیق تر نشان می دهد که این نما به صورت عمودی ، برش داده شده است. در مرکز بخش وسیع تر و مهم تری قرار دارد و کناره ها ، با دور شدن چشم از کف ، کم وزن تر به نظر می رسند. اثر نهایی ، ساختمانی است که بر اساس مفاهیم مجسمه سازی شکل گرفته است و نه بر اساس دیدگاه سنتی معماری.

یک ساختمان باروک پیچیده ، شگفت انگیز و پویا است. با این حال ، برای اینکه ویژگی های مشخص آن کاملاً درک شود ، یا برای برجسته شدن ، باید نور را به طریقی خاص جذب کند. این الزام بود که مجسمه سازان باروک را به دستیابی به نوآوری سوق داد. برای مثال ، استفاده منحصر به فرد برنینی از نور در کتاب خلسه سنت ترزا (52-1647) در کلیسای کورنارو در رم را ببینید.

طراحی نور در معماری باروک

طراحی نور این نیست که به یک نقطه خاص در یک ساختمان نور بتابد ، بلکه تأثیری است که نور در برخورد با سطحی در مقابل سطح دیگر ایجاد می کند. بدیهی است که بافت دیوار آجری با دیوار مشابه مرمر صاف یا سنگ تراش خورده یکسان نیست. این واقعیت توسط معماران باروک هم برای نمای بیرونی و هم برای ساختمانهای داخلی آنها مورد استفاده قرار گرفت. سازه های رنسانس ، مانند بسیاری از سازه های مدرن ، بر اساس تناسبات و روابط ساده و ابتدایی بود. و اهمیت آنها در درک ناظر ناشی از هماهنگی است که بخشهای مختلف کل را متحد کرده است. این تناسبات با مشاهده به تنهایی قابل درک بود: تنها نور لازم بودکه آنها را به وضوح نمایان کرد. اثر ایده آل ، که تقریباً در تمام ساختمانهای آن دوره جستجو شد ، آن بود که توسط یک نور یکنواخت ایجاد شد. باروک به جای درک منطقی که چنین تأثیری بر آن دلالت داشت ، تعقیب غیرمنتظره “اثر” را ، همانطور که در تئاتر انجام می شود ، جایگزین کرد. و همانطور که در تئاتر دیده اید، اگر نور خود را در یک منطقه متمرکز کنید در حالیکه مناطق دیگر در تاریکی یا در سایه باقی بمانند ،این امر به آسانی محقق می شود – این درسی است که کاراواجیو در آثار باروک از همه مهمتر فرا گرفته است.

چگونه می توان این تأثیر را در معماری به دست آورد؟ احتمالات گوناگونی وجود دارد: در کنار هم قرار گرفتن تابش های قوی و فرورفتگی های شدید و عمیق. یا با شکستن سطح ، صاف و غیر صاف کردن آن-به عنوان مثال ، برای بازگشت به نمونه ای که قبلاً استفاده شده بود ، با تغییر یک دیوار به سنگ مرمر یا روکش گچ به سنگهای بزرگ و خشن. چنین الزاماتی برای روشنایی به ویژه برای دکوراسیون معماری ، عناصر مقیاس کوچک که اغلب حکاکی شده اند و تأثیر حرکت بر روی سطوح ساختمان را ایجاد می کند ، حکم می کند. در دوران باروک بیش از هر چیز چنین دکوراسیونی شورش کرد. ساختمانهای دوران رنسانس محدود به مناطق خاصی بود که به دقت از اشکال ساختاری جدا شده بودند. پیشروی در شادی و خیال که ویژگی متمایز باروک آن بود ، به هر زاویه ای حمله کرد ، بر روی هر ویژگی ، به ویژه گوشه ها و نقاطی که دو سطح به هم می رسید ، هجوم آورد ، و در آنجا عملکرد پنهان کردن اتصال را به گونه ای داشت که سطوح ساختمان به نظر می رسید یکپارچه هستند.

نظم مواج در معماری باروک

دستور “ایجاد موج” یکی دیگر از انواع جدید و محبوب “نظم عظیم” بود که ستون ها از دو یا سه طبقه عبور می کردند. جزئیات دستورات سنتی نیز غنی شده ، پیچیده و اصلاح شد: محوطه ها دارای برجستگی های قوی تر و حضور مجدد بیشتری بودند و جزئیات در بعضی مواقع به ظاهر تقریباً دمدمی مزاج می رسید. به عنوان مثال ، بورومینی ، در استفاده از نظم قرنتی ، مشخصه ترین ویژگی خود را ، فرها یا ولوت ها ، که از بین برگ های آکانتوس در پیچ و خم پایتخت جوانه می زند ، گرفت و آنها را وارونه کرد.

طاق هایی که یک ستون را به ستون دیگر متصل می کردند ، دیگر مانند دوران رنسانس به یک نیم دایره محدود نمی شدند ، اما اغلب بیضی شکل بودند. مهمتر از همه آنها شکل منحصر به فرد باروک را داشتند – منحنی دوگانه – ، یعنی نه تنها از جلو بلکه از بالا دیده می شود. گاهی قوس ها با شکل ها قطع می شدند و قسمت هایی از خطوط مستقیم در منحنی قرار می گرفت. این ویژگی همچنین در پایه های عنصر تزئینی بالای در ، پنجره یا کل ساختمان استفاده میشد.

پنجره ها نیز اغلب از اشکال کلاسیک بسیار دور بودند: از اشکال مستطیل یا مربع گاهی با گوشه های گرد ، که معمولاً در دوران رنسانس بود ، به اشکالی از جمله بیضی شکل یا مربع هایی که در بالای آنها قسمتی از یک دایره قرار داشت یا مستطیل هایی در زیر پنجره های کوچک بیضی شکل تبدیل شده بودند.

معماری باروک ایتالیا

ایتالیا ، مهد باروک و مقصد اصلی کسانی است که در گرند تور بودند ،ایتالیا علاوه بر تعدادی مناسب از معماران حرفه ای خوب ، کوارتتی را تولید کرد که دارای رتبه عالیست: برنینی ، بورومینی ، پیترو دا کورتونا و گوارینو گوارینی. کار هر یک بی شک باروک بود ، اما هر یک از آنها لهجه متفاوتی داشت. برنینی و تا حدی کمتر ، پیترو دا کورتونا ، نماینده باروک ، با شکوه و پرشور بودند. این سبک در معمول ترین حالت خود دارای تمام ویژگی های باروک بود که در بالا توضیح داده شد و هوایی از عظمت و وقار را به ارمغان می آورد که آن را به نوعی کلاسیک در نوع خود تبدیل کرده است.

2 دیدگاه دربارهٔ «معماری باروک»

  1. بازتاب: معماری پیشا مدرن - معماری پدیا

  2. بازتاب: فرانچسکو برومینی - Francesco Borromini - معماری پدیا

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *