زندگینامه آنتونی گائودی
معمار کاتالانی، آنتونی گائودی که یکی از معماران برجسته هنر مدرن است، برخی از تأثیرات مدرن را با یک سبک معماری باشکوه ترکیب کرد که آنقدر شخصی شد که در طبقهبندی کلی نمیگنجد. طراحی معماری او از ترکیب اشکال ارگانیک هنر نو ـبخشی از جنبش مدرنیسم کاتالانـ و گوتیک احیایی و معماری قرون وسطای مدیترانهای توسعه یافت. گائودی با تفسیر مجدد مدرنیستهای اولیه مانند طراح غیر سنتی فرانسوی یوجین ویوله لودوک (1814-1879) ـ که هم به سبک و هم به عملکرد معماری گوتیک اعتقاد داشتـ سازه را به عنوان راهی برای انتقال فرمهای تخیلی مورد مطالعه قرار داد.
در نهایت طرحهای ساختمانهای خارقالعاده او محصول ایمان شدید کاتولیک او، تعهدش به فرهنگ اسپانیایی و وسواس او نسبت به منطق سازهای طبیعی بود. او که نابغه معماری قرن 19 بود، به همراه ویکتور هورتا (1947-1861)، هکتور گیمارد (1942-1867) و چارلز رنه مکینتاش (1928-1868)ـ معمار بزرگ هنر نو ـ در میان تأثیرگذارترین هنرمندان مدرن در اسپانیا بود. مشهورترین آثار او عبارتند از: کاخ اسقفی در لئون (1893-1889)، خانه کالوت(1900-1898)، ساگرادا فامیلیا (شروع 1882)، پارک گوئل (1900-1914) و کازا میلا (1910-1906).
اما گائودی نیز جنجالهای قابل توجهی را به خود جلب کرد. او مردی بود که زندگی، آثار و حتی مرگش با افراط و تفریط همراه بود و منتقدان هنری و نویسندگان قرن بیستم او را به همان اندازه مورد ستایش و مذمت قرار دادند. این منصفانه است که گفتهشود میراث معماری او همچنان جنجال آفرینی میکند، در حالیکه جذابیت نمادین او در زادگاهش کاتالونیا در طول نزدیک به 90 سال پس از مرگ عجیب او در بارسلون در سال 1926 اصلا کاهش نیافتهاست. برعکس، در اواخر سال 1998، کاردینال بارسلونا گائودی را نامزد قدیسگی کرد.
آموزش و سالهای شکلگیری
گائودی در رِئوس کاتالان در اسپانیا به دنیا آمد. او به عنوان یک صنعتگر در مسگری و آهنگری فلزات زینتی و کاربردی توسط پدرش آموزش دید. جهتگیری طبیعی او به سمت یک رویکرد عملی در فرآیند طراحی و ساخت، برای حرفه معماری آینده او مناسب بود. در طول سالهای شکلگیری خود به عنوان دانشجوی معماری در بارسلونا از 1869 تا 1878، او شاهد تقویت جنبش ملیگرای شهر( منطقهگرایان و جداییطلبان) بود اما در اینجا همدردی پرشور کاتالانی یا همان مشخصه زندگی و حرفهاش توسعه یافت.
در فرهنگ معماری بارسلونا، او مانند اکثر معماران برجسته کاتالانی از جمله فرانسیسکو دو پائولا دل ویلار و لوزانو (1901-1828)، خوان مارتورل ای مونتلز (1906-1833)، لوئیس دومنک ای مونتانر (1950-1923) و جوزف پوییج ای کدافالش (1956-1867)ـ کسیکه ایدههای منطقی او بر تحصیلات گائودی در دانشکده عالی معماری در سال 1878 نفوذ کردـپیشتاز احساسات ناسیونالیستی (ملیگرایی) بود.
رنسانس: جنبش فرهنگی کاتالان
دو نمونه از اولین پروژههای گائودی، زوایای بیشتری از ایدئولوژی جنبش تجدید حیات فرهنگی کاتالونیا به نام رنسانس داشتند. او در سال 1877 با ویلار در یک کلیسای کوچک نئورومانسک در مونتسِرات همراه شد و برای مدت کوتاهی بر اساس سبک به اصطلاح دوره رنسانس “ ملی” کار کرد. در سال بعد، او در پاریس نقشههای آمادهسازی یک شهرک جدید شامل امکانات مسکونی و کارخانهای برای تعاونی صنعتگران نساجی در ماتارو را به نمایش گذاشت. برنامهای که به ایدئولوژی رنسانس در احساسات پدرانه و تأثیر ایدئولوژی اجتماعی جان راسکین خیانت میکرد.
زمانی که گائودی اولین مجتمع مستقل معماری ـکازا ویسنس در بارسلونا در سال 1883ـ را آغاز کرد، مملو از آرمانشهری بود که ادعای تجدید حیات فرهنگی را میداد و از اتحاد باستان با معاصر به عنوان ابزاری برای آیندهای بهتر صحبت میکرد.
معماری اولیه آنتونی گائودی
اولین کارهای او به عنوان یک معمار مستقل در دهه 1880 همگی توانایی او را در انتقال مفاهیم سیاسی و اجتماعی از طریق واژگان بصری معماری و هنر تزئینی نشان میدهد. او ساختمانهایی را مانند کازا ویسنس (1888-۱۸۸۳)، ویلای روستایی ال کاپریکو (1985-۱۸۸۳) و غرفههای بینظیر گوئل (1887-1884)، با گچبری لانه زنبوری «موری» (موری اصطلاحی است که به اعراب مغربی منتصب است) طراحی کردهاست. اما بهطور دقیقتر سبک او مودجار ( سبکی اسلامی در اسپانیا) است.
سبک مودجار، هنر و معماری اشتقاقیِ اسلامی است که در قرن یازدهم در شبه جزیره عبری به وجود آمد و در اواخر قرن نوزدهم در یک زمینه خاص کاتالونیا احیا شد. این سبک در آثار گائودی و جاهای دیگر به عنوان بخشی از رویکردی ترکیبی و تزئینی در پیشآهنگ احیای قرون وسطای کاتالان، که شامل اصطلاح نئوگوتیک نیز میشد، ظاهر شد.
نمای بیرونی ساختمانهای گائودی که در بالا ذکر شد، نشاندهنده تفسیر شخصی او از سبک مدجار است. برجکهای منارهمانند شبیه به تاج که در آثار گائودی که عمدتاً جنبه تزئینی دارند و نه کاربردی، هنر بومی اسلامی را به یاد میآورند. سبک مودجار در ترجیح گائودی برای تزئینات با جزئیات افقی و پلکانی آجرکاری تزئینی و روکشهای ریز پلیکروم و سرامیکی استفاده میشد.
استفاده آشکار از کاشیکاریهای سرامیکی رنگی به یکی از علائم تجاری سبک گائودی تبدیل شد که نشاندهنده سلیقه شخصی او در بیان مبتنی بر صنایع دستی است. تأکید مداوم بر مواد در کار او نشاندهنده درک ذاتی او از صنعتگری و روشهای مبتنی بر صنایع دستی است که در قلب طراحی خود قرار دادهاست. در این زمان، او مرد زمان خود در بارسلونا بود، جایی که میل به احیای مجدد سنتهای محلی و تجدید حیات صنایع دستی برجسته بود.
تجدید حیات مشابهی از هنر عامیانه و هنر کاربردی در وین به لطف ورکشاپ وین (مهمترین جنبش طراحی قرن بیستم و کلیدی برای سازماندهی توسعه مدرنیسم بود) در حال وقوع بود. این یک استودیوی هنرهای تزئینی بود که توسط جوزف هافمن و کولومان موزر تأسیس شد کسیکه همراه با گوستاو کلیمت (1918-1862) و معمار جوزف ماریا اولبریچ (1908-1867) جدایی وین (یک جنبش هنری شبیه به آرنوو که توسط گروهی استرالیایی در سال 1897 شکل گرفت) را تأسیس کردند.
کنت یوسبی گوئل ای باسیگالوپی (1918-1846)
آرمانهای کاتالونیایی گائودی بیش از همه با آرمانهای مهمترین حامی او، صنعتگر کاتالانی یعنی کنت اوسبی گوئل ای باسیگالوپی، همسو بود. او برای اولین بار در سال 1878 با گوئل ملاقات کرد و به طراحی برخی از سازههای خود برای این کارفرما پرداخت. بیش از 20 سال، گوئل پروژههای مهمی را از گائودی خواست که اقتدار و انگیزه خلاقانه آنها نشاندهنده پیوند صمیمی و پرورشدهنده بین معمار و کارفرما بود. این پروژهها شامل غرفههای گوئل در خارج از بارسلون (1887-1884)، پالائو گوئل (1889-1886)، سردابه و کلیسای کوچک کلونیا گوئل (1917-1898)، انبارهای ساده و یک کلیسای کوچک در بوداگس گوئل، گاراف (1917 – 1898) و پارک گوئل شطرنجی مانند (1914–1900) مشرف به بارسلون است.
گائودی با گوئل بیش از پیش در سیاست فرهنگی کاتالونیا ریشه دوانید. او در خانه کارفرمای خود با دیگر هنرمندان آوانگارد و رومانتیسیست، شاعران و رماننویسان جنبش رنسانس ملاقات کرد. او در مورد نوشتههای اصلاح طلب اجتماعی یعنی جان راسکین منتقد هنری (1900-1819) و نئوگوتیک فرانسوی ویوله لودوک ـ طرفداران رویکرد منطقهگرایی (نوعی تفکر سیاسی که به دنبال توسعه قدرت سیاسی و نفوذ در مناطق زیردست است) در معماری ـ گفتگو کرد.
واضح است که گوئل خود را حامی جدید هنر آوانگارد نوظهور کاتالونیا میدید و گائودی را به عنوان بخشی از پایگاه قدرت زیباییشناختی به کار گرفت که از وابستگیهای سیاسی و پدرانه هردوی آنها نسبت به کاتالان نشأت میگرفت.
آثار: پالائو گوئل (1891-1886)
پالائو گوئل یک اقامتگاه شهری مرمرین است که به عنوان کانونی مجلل برای فعالیتهای فرهنگی رنسانس در نظر گرفته شد. ستون عظیم آن بین درگاههای ورودی طبقه همکف نشان کاتالان را به نمایش میگذارد. این کاخ که بهعنوان ویترینی برای نمایشگاه جهانی بارسلونا در سال 1888 ساخته شدهاست و ذوق، دانش زیباییشناختی و اقناع سیاسی گائودی را نیز به نمایش میگذارد. همچنین نمونه ترکیب گائودی از عناصر منابع مودجار، گوتیک و رنسانس است که به نوعی یک بیان از فردیت هنرمند است.
نمای این اقامتگاه، ساده همراه دو طاقنما شبکهای بافتهشده از آهن فرفورژه (آلیاژ آهن دارای کربن کم که به صورت نیمه ذوبشده به آن فرم داده میشود) است به گونهای که اشارههایی به الگوی طراحی گائودی دارد. تزیینات آهن فرفورژه عمیقاً نمایانگر زیباییشناسی گائودی بود و به او اجازه میداد تا از طریق مهارتش در صنایع دستی به درجه نامحدودی از ابراز وجود و احساساتش دست یابد. در ابتدا این سبک در نیمکتهای آهنکاری، درختکاریها و بالکنهای کوچک الکاپریکو و پس از آن در سرتاسر آثار گائودی به اثبات رسید.
با این حال، “دروازه اژدها” زندان مانند و باشکوه که دو غرفه کوچک گوئل را به هم متصل میکند، یکی از بزرگترین تحققهای گائودی از فانتزی عجیب و غریب در آهن فرفورژه است. از لحاظ تشریفاتی، دروازه یک دسترسی به املاک تفریحی را میدهد. این طرح نشاندهنده یک اژدهای ترسناک بزرگ با آروارههای بازشده و بالهای کشیده از بدنی پیچ خورده است.

آثار: پارک گوئل (1914-1900)
پارک گوئل، منظرهای از تپههای بالای بارسلون، به همان اندازه برای بیان اعتماد گوئل به ایدئولوژی اصلاحطلبانه رنسانس بود. گائودی آن را بهعنوان یک «باغ حومهای» تصور کرد که شصت خانوار از طبقه متوسط را در یک جامعه با دیوار احاطه شده، با زیرساختهایی مانند راهها، خیابانها، منطقه بازی، بازار سرپوشیده و میدان در خود جای میدهد. تنها دو خانه ساخته شد، در حالی که کلیسا که به طور نمادین از قله تپه برمیخیزد هرگز ساخته نشد. در واقع، پارک گوئل «اساس لذت» طبقه متوسط را جشن میگیرد، که زیربنای اخلاق و ارزشهای خانوادگی است. اما با این وجود در آمیختگی بیسابقه گائودی از بافت، رنگ، فضای طبیعی و مصنوعی و فرم سازهای را آشکار میسازد.
پارک گوئل که هنوز به عنوان محوطه شهرداری محبوب است، در عین حال شیطانی و سورئالیستی است. باغی افسانهای که صفات دیزنیلند را با پارک ژوراسیک دوره قبل از طوفان نوح ترکیب میکند. این سایت با دیوارهای مارپیچی محصور شده است که جشنهای تفریحی را در داخل فراهم میکند. غارهای شیبدار دیوارهدار که از دامنه تپه حفاری شدهاند و ستونها و دیوارهای ساخته شده از قلوه سنگهای ناهموار، این مفهوم را بیان میکند که طبیعت خود شکلی از معماری است.
نیمکت پاراپت(نوعی صندلی ساخته شده از سنگ) و قطعهمانند با فرم منحنی در اطراف هال میچرخد که از جمله معروفترین نمونههای استفاده گائودی از قطعات سرامیک، چینی و شیشه در کلاژهای انتزاعی است و فوارهها را نیز تزئین میکند. با این مأموریت، گائودی شهرت خود را به عنوان یک نابغه عجیب و غریب بیشتر کرد.
شکل 2 پارک گوئل ـ منبع:www.safarmarket.com شکل 3 صندلی پاراپت ـ منبع : www.oddviser.com
طرحهای ساختمانی بحث برانگیزتر
پائول گوئل شروع یک دوره حساس از کار بالغانه گائودی بود که در آن معماری متعارف تجزیه میشود و او با وجدان شروع به زیرپا گذاشتن هنجارهای پذیرفتهشده فرم سازهای و فضا میکند. کازاباتلو و میلا، نمایانگر واضحترین ادعای سبک ارگانیک بالغانه گائودی هستند و اوج موفقیت او را در طراحی ساختمانهای سکولار نشان میدهد. این ساختمانها در نزدیکی یکدیگر در قلب بارسلونا پدید آمدند و هر کدام شامل چند آپارتمان به جای تک آپارتمان بودند. آنها بیانیههای معماری بسیار مطمئنی را تشکیل میدهند که هدفشان دیده شدن و برانگیختگی است.
فقدان چشمگیر و بیسابقه خطوط مستقیم و زوایای راست چه در داخل و چه در خارج در هر دو بنا باعث شده است که آنها بهطور مداوم با ارجاع به گیاهشناسی، زمینشناسی و جانورشناسی توصیف شوند. البته خود گائودی آنها را کاملاً شخصیت ضد کلاسیک و ضد تاریخ نامیدهاست.
فراخوانی گائودی نه صرفاً از طبیعت، بلکه به طور خاصتر از علوم طبیعی، شاید یکی از ناشناخته ترین جنبههای هویت معماری او باشد. در اواخر قرن نوزدهم، دین و علم هنوز پر از دشمنی بودند (تا پیش از این قرن دین و عبم از هم جدا نبودند اما پس از عصر روشنگری، عقل مسیر استقلال از دین را در پیش گرفت که مخالف برخی آموزههای دینی بود). اما در اروپای شمالی، چند تن از دست اندرکاران اولیه هنرنو (که در آلمان و اتریش Jugendstil (یوگناشتیل) نامیده میشوند) علوم طبیعی را با طراحی ترکیب کردند. در این میان، برای مثال، آثار معمار پیشرو اسکاتلندی آرتور هیگیت ماکموردو (1942-1851) و طراح اسکاتلندی کریستوفر درسر (1904-1834)، که پزشک گیاه شناسی بود، از طریق هنر و صنایع بریتانیا یعنی مجله استودیو در دسترس گائودی قرار گرفت.
البته آثار آنها با خطوط استئومورفیک (معوج و منحنیمانند) و سطوح ارگانیک موجدار بهعنوان طرحهای لایتموتیف (خطوط راهنما در آلمانی) سبک آرنووی نوظهور معرفی میشوند. در مورد مکمردو (Mackmurdo ) معمار انگلیسی پیشرو در جنبش و هنر و صنایع، این شامل علوم اجتماعی جدید نیز میشود که در نظریه تکاملی، برای مثال، هربرت اسپنسر (1820-1903) مورد حمایت قرار گرفت.
زبان بصری – نه معماری – گائودی در کازا باتلو و میلا از منابع دیرینهشناسی و همچنین زمینشناسی استخراج شده است.
در کازا باتلو این مورد به وضوح در ستونهای مهرهای فسیل مانند آشکار است که به نظر میرسد در لایه سنگمانند راه پله کاشته شده است. در کازا میلا، نمای غار مانند پنجرهها و فضاهای داخلی، لحن علمی مشابهی از آثار بالغانه گائودی را نشان میدهد که به دلایل مهندسی بینظیرش، چیزی بیش از تفکرات یک مرد دیوانه است. گرایشهای مجسمهسازی در هر دو ساختمان به یک اندازه آشکار است و تأییدی بر رشد گائودی در معماری به عنوان هنر پلاستیکی (فرمپذیر) است تا سازهای ثابت.
آثار: ساگرادا فامیلیا (شروع 1882)
ساخت و ساز معبد ساگرادا فامیلیا در سال 1882 آغاز شد و در نوامبر 1883 به گائودی 31 ساله سپرده شد. قبل از این گائودی هیچ مجتمع معماری مستقل بزرگی را تکمیل نکرده بود، البته که اولین مجتمع مسکونی او در بارسلونا یعنی کازا ویسنس
(1878-1888) به خوبی در حال انجام بود. در طول سال 1882 او در کنار معمار کاتالانی قرون وسطایی جوآن مارتورل ای مونتلز کار کرده بود که زیر نظر او فرمولبندی التقاطی احیاگر را به سبک نئوگوتیک آموخت. مارتورل بسیار تحت تأثیر گائودی قرار گرفت تا حدی که با تأیید او در سال بعد گائودی به پست مدیریت آثار در کلیسای عظیم ساگراد فامیلیا دست یافت.
نظارت گائودی بر برنامه ساختمان کلیسای جامع تا سال 1926 به مدت 43 سال به طول انجامید. از جمله مشهورترین حکایات زندگی گائودی این است که او در سالهای پایانی زندگی خود در کارگاههای ساده در محوطه کلیسای جامع اقامت داشت. آسودگی خاطر، اثرات روزافزون بیماری و ارادت پرشور او به تحقق این زیارتگاه معمایی باعث این تصمیم شد. چنین حرکاتی عمق غرقشدگی هنرمند در ایدئولوژیاش که ترکیبی از سنتهای تاریخی فرانسه و اسپانیا است را نشان میدهد.
پیچیدگی برنامه ساختمان مستلزم انبوهی از استادکاران و مهندسان بود که به عنوان یک تیم متحد و متعهد به دستور کار معماری گائودی عمل میکردند. گفته میشود که خود گائودی در میان آنها تلاش میکرد تا به تمام جزئیات ساختاری، مهندسی و زیباییشناختی توجه شود و البته تحقق این نوع طراحی به تخصص و تلاش چند رشتهای وابسته است.
گائودی با اشکال بحثبرانگیز کلیسا ارزش برجستهسازی را دارد، اما این میراث از کار گروهی با صنعتگران در بارسلونا به بار نشستهاست. از نظر تاریخی، کلیسای جامع منحصراً از تلاش گائودی نیست، بلکه در یک رگه ملیگرایانهتر تلاش همه کاتالانها، مانند رمانتیک جان راسکین، سنگتراشان، تراشکارها، سنگفرشکارها، کاشیکارها ، شیشهسازان و مجسمهسازانی است که خود را وقف عملی کردن یک ایدئولوژی معماری و عبادی کردند که به رفاه اقتصادی و ملموس جامعه آنها مرتبط است.
گائودی در طول عمر خود تنها ساخت یکی از سه نمای اصلی کلیسا یعنی نمای شرقی عیسی مسیح را دید. اما سه برج از چهار برج شرقی با قلههای سرامیکی رنگارنگشان تقریباً بلافاصله پس از مرگ او به پایان رسید. همچنین سردابهای که در سال 1882 توسط معمار فرانسیسکو د پائولا دل ویلار و لوزانو (1901-1828) آغاز شد و بخش قابل توجهی از دیواره اَپسی خارجی (محل کر نیمکروی در کلیسا) تقریبا همزمان با گائودی به پاین رسیدند.

منابع این کلیسا بسیار محدود بود. این کلیسا هرگز کمکی از شهرداری دریافت نکرد و قرار بود کاملاً از بخش خصوصی و با کمکهای مالی ساخته شود که برخی از آنها را خود گائودی با پای پیاده در بارسلونا در طول جنگ جهانی اول درخواست کرد. پسران و نوههای صنعتگرانی که در آنجا با گائودی کار میکردند، با این پروژه بحثبرانگیز اما همیشه ناتمام، ارتباط خود را ادامه دادند.
ساگرادا فامیلیا فقط در تأکید در ارتفاع و اهداف مذهبی در سبک نئوگوتیک است. اولین معمار کلیسای جامع یعنی ویلار، مسئول طرح متعارف صلیب لاتین و ساختار کلی آن بود. تناسبات حیرتانگیز این بنا بهمنظور نگهداری از پنج شبستان است. شبستان مرکزی به طول 95 متر و طول عرضی آن 30 متر است. گالریهای گروه کر بهطور ایدهآل میتوانند 1500 خواننده را در خود جای دهند.
تلاش گائودی اساساً نوعی تلقین به نئوگوتیک بود. گائودی به عنوان یک دانشجوی معماری در مدرسه بارسلونا در یک رویکرد محبوب معماران احیاگر قرون وسطی بارسلون غوطهور شد. با این وجود، دو ساختمان اولیه او از شاخصترین نمونههای سبک نئوگوتیک بودند و صرفاً در نمای بیرونی و برخی ویژگیهای داخلی به سبک قرون وسطایی تعظیم میکردند. هم کاخ اسقف در لئون و هم خانه مسکونی کازا دلوس بوتینز )1881-1884) از عناصر پیچیده نئوگوتیک مانند شیشههای سهجانبه، برجکهای گوشهای، طاقهای نوکتیز، سرستونهای گوتیک فرانسوی و برجهای گرد تشکیل شدهاند.
نقوش این ساختمانها برگرفته از سوابق سکولار قرون وسطی است که توسط گائودی به شیوهای کاملاً التقاطی به کار بسته شدهاست. این ساختمانها صمیمیت گائودی را با سبک قرون وسطایی نشان میدهند و به نوعی گونهشناسی نئوگوتیک را نشان میدهد که ممکن است در ساگرادا فامیلیا استفاده شده باشد، اما اینطور نبود.
طراحی غیرمعمول او از نمای شرقی عیسی مسیح، که توسط برج های ناقوس سهموی تقریباً 100 متر ارتفاع دارند، پوشانده شدهاست، چیزی جز رسمورسوم طراحی گائودی نیست. این بخش یکی از ملموسترین شواهد از دید معماری بالغانه و متفاوت گائودی را ارائه میدهد.
سطوح شلوغ و درهمپیچیده گائودی تفسیر او را از معماری به عنوان ساختار ارگانیک تأیید میکند. تفسیری که پتانسیل رشد و ویژگیهای تکاملی طبیعت را بیان میکند. نمای ساگرادا فامیلیا بیان بصری هدفمندی از این رویکرد معماری است و تقریبا همان موجهای ناهمواتر از کازاباتلو(1906-1904) و نمای ترسناکتر صخرهمانند از کازا میلا(1910-1906) است. در هر سه ساختمان، گائودی به چهرههای صخرهای بهعنوان فرصتهایی برای آمیختن شکلپذیری مجسمهسازی با توده معماری نگاه میکرد تا جایی که دیدن یک عنصر ساختاری یا تزئینی به پایان میرسد و عنصر بعدی شروع میشود.
برجهای ناقوس عظیم هم با هرگونه پیشینه معماری خارج از آثار گائودی مخالفت میکنند. در ابتدا با پلانی مربعی شروع میشود و با برآمدگیهای شکوهمند گائودی بهصورت دوار تکامل مییابند. ظاهر باریک برجها از منارههای گوتیک پیشین گرفته نشدهاست، بلکه از پیکربندیهای سهموی خاص آنها ناشی میشود.
این پیکربندی با شبکهای از مهاربندهای مربعی و ستونی با جلوهای از لانه زنبور تکمیل میشود. رشد تهاجمی آنها به سمت بالا به شدت تمایل گائودی به استعارههای رشد یعنی جنگلی از سنگ را بیان میکند.
در میان جسورانهترین نوآوریهای او در ساگرادا فامیلا، قوس سهموی – یکی از مشهورترین علائم تجاری شخصی گائودی – ارزش تمرکز و بررسی بیشتر را دارد. آزمایشهای او در اوایل سال 1882 آغاز شد. اولین ظهور مناسب این آزمایشها در اصطبل غرفههای گوئل (1887) بود، جاییکه او با عبور نور طبیعی از درون دهانههای قوسی سقف آنها را آزمایش کرد.
تقریباً در همان زمان در پالائو گوئل (1891-1887)، گائودی از منحنی سهمی به عنوان یک مهندسی مهم و ویژگی تئاترگونه در یک محیط مسکونی باشکوه استفاده کرد. در اینجا، قوس سهموی به دو صورت ظاهر میشود: اول در طاقهای دوقلوی ورودی و دیگری روی پنجرههای حاشیه بالا. ثانیاً، به عنوان عنصر سازهای اصلی فضاهای داخلی، ظاهری به یاد ماندنی را ایجاد میکند که اطراف منطقه پذیرایی، تحت پوشش طاق سهموی قرار گرفتهاست.
در کالج ترزیان در بارسلونا (1894-1889) گائودی طاق سهموی را نقش اصلی معماری داخلی قرار داد. با این حال، احساسیترین برخورد با سهمی در ساگرادا فامیلیا را میتوان در برخی از طرحهای فوقالعاده برای دو پروژه اجرا نشده، مشاهده کرد: اول، در طرحهای (1893-1892) یک کلیسا و صومعه برای فرانسیسکنهای طنجه و سپس در سال 1908 در طرحهایی برای مجتمع هتلی در شهر نیویورک
در حین کار بر روی ساگرادا فامیلیا، گائودی به طور همزمان درگیر یک مأموریت مهم دیگر یعنی کلیسای کوچک و سرداب ناقص (1917-1898) مستعمره گوئل در سنت کولوما د سرولو بود. سردابه مستعمره گوئل فوقالعاده است. ستونهای مایل و سازههای قوسیشکل، درک متعارف فضای داخلی و معماری را غیرفعال میکند.
اما به دلیل هنر نفیس کار آجر و بازالت و چیدمان پیچیده بسیاری از سطوح پلیکروم و سرامیکی، این تصور ایجاد میشود که سردابه از شکافهای درون تپه ارگانیک کنده شدهاست. در داخل سردابه، گائودی به عنوان یک مهندس سازه سرآمد بود. این غیرممکن است که وقتی مخاطب در این فضا قرار میگیرد از فضای معنوی سقف نمازخانه محراب آن محسور نشود. سقفی که با طاقها و ستونهای نمادین رانده شده از نیروی گریز از مرکز نگه داشته شدهاست.
منابع
- ویژوال آرتز
- ویکی پدیا
- سفرمارکت
- آدوایزر
- لست تورز