
معمار:فرانک لوید رایت | ساخته شده در: 1956-1959 | بازسازی شده در: 2006-2008 | محل: نیویورک، ایالات متحده آمریکا
مقدمه ای بر موزه گوگنهایم
موزه گوگنهایم در نیویورک اولین موزه ای بود که توسط بنیاد سولومون.ر گوگنهایم ایجاد شد و به هنر مدرن اختصاص داشت. در سال 1937 در آپر ایست ساید، نیویورک تاسیس شد. این موزه در بین تمام موزههای این بنیاد شناخته شدهترین است و اغلب به اختصار به عنوان «گوگنهایم» شناخته میشود.
در ابتدا موزه هنرهای غیر هدف نامیده می شد و برای نمایش هنرهای آوانگارد توسط هنرمندان مدرنیست اولیه مانند کادینسکی و موندریان تأسیس شد.
در سال 1959، به محلی که اکنون اشغال کرده است (نبش خیابان 89 و خیابان 5، روبروی پارک مرکزی)، جایی که ساختمان طراحی شده توسط معمار فرانک لوید رایت در آن ساخته شد، نقل مکان کرد.
سولومون نمی دانست چه کسی را به عنوان معمار موزه انتخاب کند، بنابراین از بارونس هیلا فون ریبای خواست که شخصی را انتخاب کند. او رایت را به عنوان مشهورترین معمار آن زمان انتخاب کرد.
این پروژه به دلیل تضاد شکل آن در برابر شبکه شهر، با بحث های پیچیده ای بین معمار و کارفرما و شهر، دنیای هنر و افکار عمومی احاطه شد. در حین ساخت و ساز، نامه ای به امضای فهرست بلندبالایی از هنرمندان به دست کارگردان و مدیران رسید که در آن بیان شده بود که دیوارهای شیبدار و سطح شیب دار برای نمایشگاه نقاشی مناسب یا کافی نیست. با وجود انتقادات شدید، گوگنهایم در مورد ایده مارپیچ صعودی مشتاق بود و تا زمان مرگش در سال 1949 از این پروژه حمایت کرد.
بین سالهای 1943 و 1956، شروع ساخت و ساز به دلیل تغییر در شرایط سایت، مقررات مربوط به ساخت و ساز، تغییرات در برنامه موزه و افزایش هزینههای مصالح ساختمانی، دچار مشکلات متعددی شد. با این حال، در 16 آگوست 1956، آنها سرانجام توانستند عملیات خاکبرداری را آغاز کنند.
گوگنهایم و رایت هر دو قبل از تکمیل ساخت و ساز در سال 1959 درگذشتند، اگرچه زمانی که رایت در آوریل 1959 درگذشت، ساخت و ساز عملاً به پایان رسید و تنها چند جزئیات نهایی از دست رفت. شش ماه بعد، در 21 اکتبر، درهای موزه به روی عموم باز شد. این دستاوردها نه تنها به نبوغ معماری رایت، بلکه بر روحیه ماجراجویانه ای که توسط بنیانگذار آن، سولومون آر. گوگنهایم، مشخص می شود، گواهی می دهد.
در سال 1992، ساختمان با افزودن یک برج مستطیل شکل، بالاتر از مارپیچ اصلی تکمیل شد. این تغییر از طرح اصلی رایت باعث ایجاد اختلاف نظر شدید شد. ساختمان اصلی رایت به دلیل انتقادات وارده از سوی هنرمندانی که احساس میکردند این ساختمان بر آثار به نمایش گذاشته شده در آنجا سایه انداخته و آویزان کردن نقاشیها به درستی دشوار است، محبوبیت چندانی نداشت.
مرمت موزه گوگنهایم
در طول سال 2006، بازدیدکنندگان موزه سولومون آر. گوگنهایم مجبور بودند از زیر داربست هایی عبور کنند که برای بازسازی بیرونی ساختمان معروف ضروری بود. اگرچه بسیار تحسین برانگیز بود، اما سازه بتنی معروف طراحی شده توسط فرانک لوید رایت تقریباً از زمان افتتاح در سال 1959 دچار ترکهای سطحی شده بود.
در طول سال 2005، دوازده لایه رنگی که در 46 سال گذشته اعمال شده بود، برداشته شد و سطح ساخت و ساز بتن برای ارزیابی دقیق وضعیت آن آشکار شد. ردیابی برخی ترکها بیش از یک سال طول کشید، زیرا کارشناسان به دنبال راهحل مناسبی برای تعمیر آنها و اطمینان از سلامت ساختمان برای طولانی مدت بودند. مرمت آن در تابستان 2008 به پایان رسید.
گروهی از متخصصان، مهندسان، معماران و متصدیان- در حال ایجاد مدلهایی در بتن و اندازهگیری اتساع آرماتورهای ساختمان در بین فصول زمستان و تابستان در شهر بودند که میتوانست به ترتیب بین 15- تا 35 درجه تغییر کند. به دلیل این پدیده بسیار عادی اتساع و انقباض سازه های تقویت شده، بیرونی ترین لایه های بتن از زمان افتتاح آن در سال 1959 شروع به شکستن، ترک خوردن و پوسته شدن به صورت تجمعی کرده بود.
تیم تعیین شده ابتدا ساختمان را مطالعه کرد تا وضعیت آن را مشخص کند و بهترین استراتژی را برای بازسازی آن تعیین کند. آنها از روشهای غیرمخرب بازسازی مانند مانیتورها، رادارها و اسکنرهای لیزری استفاده کردند. نمای بیرونی که رو به پارک مرکزی است یکی از فرسوده ترین ها بود و اولین موردی بود که بازسازی شد.
این نمایشگاه که برای عموم بازدیدکنندگان از موزه باز است، همچنین فناوری مورد استفاده و ابزارهای فنی برای اندازهگیری ارتعاشات، اتساع و خوردگی سازههای تقویتشده و همچنین روشی که متخصصان برای انجام مطالعات اولیه قبل از بازسازی و جبران خسارت به کار بردهاند را نشان میدهد.
محل موزه گوگنهایم
این ساختمان در کنار نمای شرقی پارک معروف مرکزی قرار دارد و ترکیب بصری بزرگی را به کسانی که در شهر قدم می زنند ارائه می دهد.
دسترسی: ایستگاه مترو خیابان 86 (خط 4، 5 و 6) و مسیرهای اتوبوس M1، M2، M3 و M4.

کانسپت موزه گوگنهایم
این ساختمان به خودی خود تبدیل به یک اثر هنری شده است. از خیابان، ساختمان شبیه یک روبان سفید است که به شکل استوانه ای نورد شده است، در بالا کمی گسترده تر از پایه است. در داخل، گالری ها یک مارپیچ را تشکیل می دهند. به این ترتیب، بازدیدکننده در حین قدم زدن در امتداد یک رمپ مارپیچ نورانی، مانند یک گردشگاه، آثار را مشاهده می کند.
طراحی آن از یک معبد هرمی شکل، پلکانی و وارونه بابلی الهام گرفته شده است.
نظر فرانک لوید رایت
رایت در پاسخ به این سوال که چرا یک سطح شیب دار را به جای طبقات معمولی ترجیح می دهد، پاسخ داد که برای بازدیدکنندگان موزه لذت بردن از ورود به ساختمان، بالا رفتن از آسانسور به طبقه بالای سطح شیب دار و قبل از پایین آمدن تدریجی در اطراف فضای باز است. آتریوم، همیشه این امکان را دارد که با استفاده از آسانسور به تمام سطوح رمپ بالا یا پایین برود تا در نهایت به انتهای نمایشگاه در پایین ترین سطح، در کنار خروجی برسد. رایت افزود که در اکثر موزههای مرسوم، عموم مردم باید از گالریهای طولانی نمایشگاه عبور کنند و در پایان بازدید برای رسیدن به خروجی مجبور به عبور مجدد از آنها میشوند.
چرا ما معتقدیم که دیوارهای موزه سولومون.ر گوگنهایم کمی به سمت بیرون متمایل شده است؟
زیرا بنیانگذار و معمار آن فکر میکرد که نقاشیهایی که روی دیواری با شیب هموار قرار گرفتهاند را میتوان با پرسپکتیو بهتری دید و بهتر از زمانی که در حالت کاملاً عمودی آویزان شود، نورپردازی میشد. این ویژگی اصلی ساختمان است، فرضیه ای که پروژه بر آن استوار است. این یک ایده جدید است، اما می تواند به عنوان یک سابقه از اهمیت زیادی برای آینده عمل کند.

فضاها
موزه گوگنهایم به دلیل شکل مارپیچی خود، تضاد قابل توجهی با ساختمان های اطراف خود ایجاد می کند، که با ادغام بین مثلث ها، بیضی ها، طاق ها، دایره ها و مربع ها که با مفهوم معماری ارگانیک استفاده شده توسط فرانک لوید رایت در طرح های خود مطابقت دارد، تأکید شده است.
بازدید از آسانسورها شروع می شود و به آرامی بازدیدکنندگان را به سفری هدایت می کند که در آن آثار هنری در امتداد یک مارپیچ به نمایش گذاشته می شوند که توسط یک نورگیر بزرگ بالای سر روشن می شود و به شکل مرکبات تقسیم شده است.
رایت ما را از طریق آسانسورها به بالاترین قسمت ساختمان هدایت می کند، به طوری که عملاً بدون اینکه متوجه شویم از یک رمپ مارپیچ صاف پایین می آییم در حالی که آثار نمایش داده شده در سطوح مختلف به هم پیوسته را مشاهده می کنیم که تقریباً به طور نامحسوسی با یک فضای انتقال کوچک بین یکدیگر متمایز شده اند.
اگر برای لحظه ای بایستیم و به سمت مرکز مارپیچ نگاه کنیم، این احساس را به دست می آوریم که این اثر چقدر تأثیرگذار است، که ما را به یاد حلزونی می اندازد، که به ما اجازه می دهد مرکز دور و چندین سطح را که در معرض دید قرار دارند، ببینیم. سطح شیب دار مارپیچ پایین می آید. مشاهدات دقیقتر، بازی اشکال هندسی ظریفی را نشان میدهد که در آن مثلثها، بیضیها (از جمله در ستونها)، قوسها، دایرهها و مربعها اولویت دارند.
مسیر در اطراف یک فضای خالی بزرگ، بازتاب و لذت بردن از هنر را تشویق می کند.
چیدمان نیمه باز سالن های نمایشگاهی امکان دید کلی از کل ساختمان و بخشی از نمایشگاه ها را از هر نقطه از راهروی مرکزی صعودی فراهم می کند.
رایت در جستجوی نظم ایستا طراحی هندسی و در ترکیب آن با پلاستیسیته طبیعت، ساختمانی پر جنب و جوش تولید کرد که معماری آن اکنون به اندازه چهل سال پیش با طراوت است. گوگنهایم رایت احتمالاً شیواترین ارائه و بدون شک مهمترین نمایشنامه بعدی او است.
ساختار موزه گوگنهایم
الزامات طراحی رایت، سازندگان را ملزم به توسعه روشهای جدید ساخت که در بسیاری از ساختمانهای دیگر او نیز مورد استفاده قرار میگرفت.
7000 متر مربع بتن و 700 تن فولاد ساختاری برای ایجاد شکل “پوسته” نمادین موزه مورد نیاز است. فرم های سینوسی آن دردسر بزرگی برای پیمانکارانی بود که برای توسعه قالب های چوبی و فلزی مأموریت داشتند. پس از اتمام برخی از قطعات و توجه به اینکه بتن به طور طبیعی از میان آنها عبور نمی کند، آنها تکنیک بتن “گونیت” (پاشیده شده) را انتخاب کردند که به موجب آن به جای ریختن، در قالب پاشیده می شود.
آنها در مجموع از سه نوع بتن برای مراحل مختلف پروژه استفاده کردند: بتن مسلح سبک شده با “للیت” برای روبنای اصلی، بتن مسلح سبک برای دال ها و سطح شیب دار و بتن مخلوط با شن برای پوسته بیرونی.
دالهای کف گوگنهایم به نورهایی تا فاصله 30 متری بین تکیهگاهها میرسند و در برخی موارد دارای طاقچههایی تا هشت متر هستند. بدون اینکه جلوتر برویم، رمپ اصلی که اکثر فعالیتهای موزه در آن انجام میشود به یک تیر محیطی 30 سانتیمتری متصل شده و 4.4 متر در فضای داخلی آویزان است.
گنبد مرکزی طرح اصلی رایت عریضتر و سبکتر بود و ساختاری کاملاً فولادی داشت. با این حال، مقامات محلی اعتماد نداشتند که چنین سازه ای بتواند از آن پشتیبانی کند و معمار را موظف کردند که قطر آن را کاهش دهد و تیرهای بتن آرمه را در ساختار خود بگنجاند.
مصالح
مصالح ساختمانی اصلی بتن مسلح بود.
رنگ سفیدی که برای دیوارهای داخلی استفاده میشود، برجسته شدن آثار را تضمین میکند، اگرچه نیاز به حفظ رنگ روشن در شهری به شلوغی منهتن، نیاز به رنگآمیزی منظم نمای بیرونی ساختمان دارد. بین سالهای 2005 و 2008، آنها مجبور شدند یازده لایه رنگی را که قبلاً به نمای بیرونی اضافه شده بود حذف کنند تا بتوانند روی سطح جامدی که چسبندگی رنگ جدید را تضمین میکند، دوباره رنگ کنند.
نورگیر از ساختار فولادی و شیشه ای ساخته شده بود.