فرهنگ و مذهب مصر
در مصر خدایان مختلفی داشتند، در ابتدا خدایان به صورت جانوران وپرندگان و به شکل انسان اما با سر حیوان و پرنده و بعداز پیشرفت کشاورزی اعتقاد به خدای خورشید(رع )پیدا می کنند . در اکثر کتابها اتحاد مصر علیا و سفلی زمان پیدایش تاریخ دیرین مصر اعلام شده . اما این اتحاد چندین قرن طول کشید و در پی این وحدت، حکومتی ظهور کرد که مصر یان متأخر آن را پادشاهی کهن نامیدند. اعتقاد به زندگی و جاودانگی پس از مرگ، به شرط سالم ماندن اجسادشان، از مهم ترین باورهای مصریان بوده.
هنر و معماری مصر
در مصر براین اعتقاد بودند که محفوظ داشتن جسم پادشاه به تنهایی کافی نیست .اگر پیکره ای شبیه پادشاه در کنار جسم او نگهداری می شد اطمینان را دوچندان می کرد که او به هستی جاویدان خود ادامه خواهد داد . یکی از کلمات مصر برای پیکرتراش به معنی (کسی که حیات را حفظ میکند )است.
خط هیروگلیف در مدتی بیش از 3000 سال زبان نوشتاری مصری ها بوده است .نزدیک به 500 علامت تصویری داشت .طرز نگارش آن به دو صورت افقی وعمودی بود .بعدها با پیدایی پاپیروس از این خط نوع دیگری پدید آمد به نام هیراتیک (مذهبی،با صلابت )وسپس با بهم ریختگی آن نوعی خط تند نویسی ایجاد گردید.
پرسپکتیو گزینشی در هنر مصری از اهمیت بسزایی برخوردار است .تا جایی که ارنست گامبریچ بر نقش کلیدی آن در خوانش هنر و معماری تأکید می کند .می توانیم آنرا به بهترین نحو در برجسته کاری ها و نقاشی هایی مطالعه کنیم که زینت بخش دیوارهای مقابرند. بنابراین آنها با هرگونه طرح برداری از طبیعت، به گونه ای که از زاویه ای گذرا وتصادفی دیده شده باشد، بیگانه بودند .مصریان هر جزء از تصویر کلی را از زاویه جداگانه ای که بتواند آن را با وضوح کامل نشان دهد، می نگریستند .شکل وکیفیت درخت ها فقط از پهلو می توانند به وضوح دیده شوند نه از بالا و شکل حوض فقط از بالا به طور کامل و روشن قابل دیدن است نه از پهلو.
سبک هنر مصری مجموعه ای از قواعد بسیار جدی رادربر می گرفته که هر هنرمند روی زانوانشان باشد .پوست مردان باید تیره تر از پوست زنان کشیده شود .ویژگیهای مؤکد و دقیقی برای تمثال سازی خدایان مصری تعیین شده بود.
معماری مصر
مورخان هنر و معماری، معماری مصر را به سه دوره تقسیم می کنند:
1-دوره پادشاهی کهن
2-دوره پادشاهی میانه
3-دوره پادشاهی جدید