کاخ ورسای

مقدمه کاخ ورسای

کاخ ورسای (ساخت حدود 98-1624)، نمونه‌ای باشکوه از معماری باروک فرانسه، معروف‌ترین قلعه سلطنتی در فرانسه است.
مقیاس غول‌پیکر ورسای مضمون معماری «آفرینش با تقسیم» را نشان می‌دهد. مجموعه‌ای از تکرارهای ساده ی ریتمیک(دارای وزن و آهنگ مشخص) که با تکرار پنجره‌های بزرگ مشخص می‌شوند. که بیانگر ارزش های اساسی هنر باروک است و در آن نقطه کانونی داخلی و همچنین کل ساختمان، تخت پادشاه قرار دارد.

از جمله طرح های معماری مشهور آن، تالار آینه ها (تلفظ فرانسوی:گالهی ده گلس) است که یکی از مشهورترین اتاق های جهان است.
(ورسای) در 20 کیلومتری جنوب غربی پاریس قرار دارد و در میان محوطه‌های وسیعی قرار گرفته است،کاخ و دکوراسیون آن ایجاد رنسانسی کوچک در طراحی داخلی و همچنین هنر تزئینی در طول قرن‌های 17 و 18 را تحریک کرد. در واقع، هنر تزئینی فرانسوی در طول دوره 1792-1640، به ویژه مبلمان فرانسوی ، همزمان با پادشاهان فرانسوی لوئیس کواتورز (چهاردهم)، لویی کوئینز (پانزدهم) و لوئیس سیزه (شانزدهم) است که به نام آنها نامگذاری شده است.

بسیاری از طراحان و صنعتگران فرانسوی که به معماری، اثاثیه و اشیاء هنری ورسای کمک کردند، عبارتند از: لوئی لوو، ژول هاردوین مانسار، آندره لو نوتر، شارل لو برون، ژان برین بزرگ، آندره شارل بول، چارلز کرسن، ژان باپتیست اودری، فرانسوا لموین، و ژست اورل میسونیه و دیگران. از سال 1682 تا آغاز انقلاب فرانسه در سال 1789، کاخ ورسای پادشاه و کل دربار سلطنتی فرانسه، در مجموع حدود 3000 ساکن را در خود جای داده بود که آن را به نمادی از مطلق گرایی و انحطاط رژیم باستانی به طور کلی تبدیل می کرد. به ویژه سلطنت فرانسه.

خود کاخ سلطنتی تنها مجموعه ساختمانی در محوطه نیست، بلکه شامل پنج کلیسای کوچک، به علاوه گراند تریانون (1687-1688)، پاویلیون فرانسیس (1749)، و تریانون کوچک (1762-8) و همچنین 800 هکتار باغ، که به سبک کلاسیک باغ فرانسوی طراحی شده است،می باشد.

تاریخ کاخ ورسای

در سال 1624، به دنبال فرانسیس یکم (حکومت 47-1515) که یک کلبه شکار قرون وسطایی را به یک قلعه باشکوه تبدیل کرد و مدرسه فونتنبلو را در این فرآیند تأسیس کرد. پادشاه لوئی سیزدهم (حکومت 43-1610) دستور ساخت یک کلبه شکار را در زمینی نزدیک روستای ورسای صادر کرد.

این(کلبه) به شکل یک سازه کوچک بود، طراحی شده توسط فیلبرت لو روی، ساخته شده از سنگ و آجر قرمز. در سال 1632، اولین توسعه ‌ها انجام شد، اما (چیز مهمی) نبود؛ تا اینکه در زمان سلطنت لویی چهاردهم این کلبه به یکی از بزرگترین کاخ‌های جهان تبدیل شد.

در آغاز(حدود 1661)، معماران باروک به رهبری طراح اصلی، لوئیس لو وو (70-1612)، طراح باغ، آندره لو نوتر (1613-1700) و هنرمند هنرهای برتر، چارلز لو برون (90-1619)، کلبه سنگی و آجری را به یک قصر 3 طبقه با یک حیاط چشمگیر (با سنگ) مرمر سیاه و سفید، کامل(شده) با ستون ها و بالکن های فرفورژه تبدیل کردند. سقفی صاف و دو بال(جبهه) جدید به آن داده شد که شامل آپارتمان‌هایی برای پادشاه و ملکه بود و به دادگاه مرمر معروف بود.

پس از آن، در یک سلسله از چهار کمپین اصلی ساختمان، مرحله یک (1668-1664)، مرحله دوم (1672-1669). مرحله سوم (1684-1678) و مرحله چهار (1710-1699)؛ قلعه در یک مجموعه کاخ جدید و بزرگتر، تحت نظارت معمار ژول هاردون منصارت (1708-1646)، برادرزاده معمار مشهور سلطنتی، فرانسوا مانسارت (1598-1666)، مخترع “سقف پرکاربرد مانسارد” احاطه شد.

این گسترش برای اعمال تصمیم لوئی چهاردهم برای بازسازی کل دربار سلطنتی در ورسای (که در سال 1682 اتفاق افتاد) طراحی شد تا کنترل بیشتری بر اشراف خود اعمال کند و دولت را از انبوه جمعیت پاریس دور کند. با متمرکز کردن تمام ادارات دولتی در کاخ، و با واداشتن اشراف خود به صرف زمان معینی در آن، هدف او ایجاد یک سلطنت مطلقه و قدرتمند بود.

نکات برجسته معماری کاخ ورسای

درباری متشکل از 3000 ساکن، از جمله پادشاه و ملکه، اعضای خانواده سلطنتی، وزرای دولت، اشراف، دیپلمات ها، کارمندان دولت و امثال آن، نیاز به یک ساختمان بزرگ و مناسب داشت و از هیچ هزینه ای دریغ نشد. در واقع، مجموعه جدید به اوج معماری کاخ تبدیل شد. این کاخ با 800 هکتار باغ بی‌نظیر، با مناظر زیبا، فواره‌ها و مجسمه‌ها احاطه شده است. این کاخ شامل چندین مجموعه متقارن از آپارتمان ها برای استفاده عمومی و خصوصی پادشاه و ملکه و همچنین بسیاری از نکات برجسته معماری دیگر بود.

اینها شامل تالار آینه ها (1690-1678)، گالری مرکزی کاخ ، که شامل 17 طاق آینه پوشی بود که 17 پنجره را منعکس می کرد. در مجموع از 357 آینه در تزئینات آن استفاده شده است. تزیینات: نقاشی های امتداد سقف که برتری پادشاه را ستایش می کنند، سنگ های مرمر چند رنگ، برنزهای زراندود، توسط لو برون سازماندهی شده است و می توان گفت که در این کار او به اوج امکانات بیانی هنر باروک فرانسه رسیده است.

یکی دیگر از اتاق های معروف، اپرای سلطنتی ورسای است که توسط آنژ ژاک گابریل (1698-1682) طراحی شده است که می تواند تا 1200 مهمان را در خود جای دهد. این یکی از اولین تجلی سبک لویی شانزدهم بود. اتاق‌های مهم دیگر پذیرایی شامل: سالن‌های هرکول، دایان، مریخ، عطارد، آپولو، مشتری، زحل و زهره است که همه به نام خدایان و الهه‌های رومی نامگذاری شده‌اند. اتاق ها با نقاشی های دیواری تزئین شده بودند، که بیشتر آن توسط لو برون، که به شدت تحت تأثیر سنت ایتالیایی نقاشی های معماری باروک قرار داشت، تزیین شده بود، که نمونه ای از توهم گرایی چهارگانه پیترو دا کورتونا (1669-1596) در کاخ پیتی در فلورانس بود.

کارهای ساختمانی اضافی و همچنین تغییراتی در باغ ها توسط لویی پانزدهم و لویی شانزدهم ایجاد شد، اما هیچ تغییر عمده ای رخ نداد.

طراحی داخلی و دکوراسیون کاخ ورسای

طراحی و دکوراسیون داخلی کاخ ورسای از نظر دامنه، کیفیت و هزینه افسانه‌ای بود. این نمایشگاه دارای بهترین مبلمان و اثاثیه، هنر سرامیکی زیبا از جمله چینی سور(مهمانی)، و همچنین هنر ملیله دوزی و مجسمه های برنزی در مقیاس کوچک بود. سالن‌های اولیه و تالار آینه‌ها حتی دارای نمایش‌های وافر از قطعات میز نقره‌ای، گِریدون‌ها (نوعی میز پایه دار کوچک) و سایر مبلمان بودند، اگرچه بعداً برای تأمین مالی کمپین‌های نظامی بیشتر ذوب شدند.

جای تعجب نیست که هزینه های نجومی لوئی چهاردهم گسترش عظیم صنایع دستی و هنرهای کاربردی تخصصی فرانسوی را تحریک کرد و مستقیماً به ظهور هنر روکوکو ( تحت تسلط فرانسه) منجر شد و انگیزه ای در نقاشی و مجسمه سازی فرانسوی ایجاد کرد که راه را برای تبدیل شدن پاریس به پایتخت هنر جهان هموار کرد.

باغها و کاخ ورسای

رابطه نزدیک کاخ سلطنتی با پارک آن از اهمیت اساسی برخوردار بود، زیرا پارک، دقیقاً مانند خود کاخ، برای خدمت به نیازهای تشریفاتی و جشن پادشاه ساخته شده بود. این پارک که برای تفریحات دربار طراحی شده است، پس‌زمینه‌ای طبیعی و ایده‌آل را برای جشن‌های بی‌پایان بر اساس رابطه نزدیک نمونه باروک بین جشن و معماری، بین زودگذر و دائمی تشکیل می دهد. براساس کانسپت(طرح) اولیه، کاخ به عنوان مرکز یک سیستم شهری و بازسازی لنداسکیپ(منظر) دیده می شد.

زیبایی شناسی و هدف آندره لو نوتر، مخترع باغ فرانسوی، که در سال 1662 در ورسای شروع به کار کرد، چنین بود. اگرچه این پارک تقارن سنت ایتالیایی را حفظ می کند، اما پارک ورسای شبکه ای از معبرهای محوری دارد که به افق منتهی می شوند.
این مسیرها با نقاط صخره‌ای، کوشک ها، معماری درختی، مناطق وسیع‌تری که ناگهان جلوتر ظاهر می‌شوند، راه‌پله‌ها، تراس‌ها، حوض‌ها و فواره‌های به یاد ماندنی که درک بصری فضا را گسترش می‌دهند و حس شگفتی را به آن اضافه می‌کنند، هماهنگ شده است.
باغ‌های ورسای شامل انواع مختلفی از مجسمه‌ها هستند، از جمله آثار مجسمه‌سازانی مانند: فرانسوا ژیراردون (آپولو تحت مراقبت حوریان تتیس). ژان باپتیست توبی (چشمه آپولو)؛ آنتوان کویسووکس (پرتره های لوئی چهاردهم و لو برون)؛ گاسپارد مارسی (چشمه باکوس یا “جزیره پاییز”)؛ در بین دیگران(دیگر هنرمندان).

ورسای صرفاً برای خدمت به عنوان پناهگاه و مکان تفریحی ایجاد نشده است: سازماندهی فضایی نوآورانه آن نیز نمادی از نظم جدید دولت بود. چیدمان پارک و مضامین نمادین آن معنای نمادین نظم سلطنتی در جهان را تفسیر می کند. کاخ ورسای همچنان بر معماری اواخر قرن هجدهم و پس از آن تأثیر می‌گذاشت، اگرچه ابتدا باید از نماد شکنی انقلاب فرانسه جان سالم به در می‌برد.

ورسای صرفاً برای خدمت به عنوان پناهگاه و مکان تفریحی ایجاد نشده است: سازماندهی فضایی نوآورانه آن نیز نمادی از نظم جدید دولت بود. چیدمان پارک و مضامین نمادین آن معنای نمادین نظم سلطنتی در جهان را تفسیر می کند. کاخ ورسای همچنان بر معماری اواخر قرن هجدهم و پس از آن تأثیر می‌گذاشت، اگرچه ابتدا باید از نماد شکنی انقلاب فرانسه جان سالم به در می‌برد.

عصر ورسای

در تمام هنرها، دوران لویی چهاردهم با درخشش و شکوه محسوب شد. هنر توسط دولت به منظور افزایش عظمت فرانسه از طریق شخصیت لویی، پادشاه خورشید، و تزئین ساختمان های خصوصی و عمومی او سازماندهی شد. اگرچه چنین کنترل دقیقی بر هنر اغلب منجر به کهنگی می شود، هنر رسمی فرانسه در نیمه دوم قرن هفدهم با عظمت و اعتماد به نفس فوق العاده مشخص می شود.

از زمان تهاجم چارلز هشتم به ایتالیا در سال 1494، فرانسه آرزو داشت از هنر رنسانس ایتالیا تقلید کند و تأثیر ایتالیایی ها در سراسر قرن شانزدهم بسیار زیاد بود.برای نمونه، کاخ فونتنبلو توسط ایتالیایی‌هایی مانند فرانچسکو پریماتیکچیو (70-1504)، روسو فیورنتینو (1540-1494) و بنونوتو سلینی (71-1500) از سال 1530 به بعد تزئین شد و معماران ایتالیایی طرح‌هایی را ارائه کردند که تأثیر زیادی بر معماران بومی گذاشت.به تدریج، از حدود سال 1560، فرانسه مدرسه ای از معماران خود را ایجاد کرد، اما در نقاشی و مجسمه سازی استفاده از هنرمندان خارجی تا قرن هفدهم ادامه یافت.

هنرمندان فرانسوی تمایل داشتند برای آموزش به ایتالیا بروند و تعدادی از آنها در طول زندگی حرفه ای خود در آنجا باقی بمانند، از جمله کلود لورن (1682-1600) و نیکلاس پوسین (1665-1594) که اکنون به عنوان بزرگترین هنرمندان فرانسوی عصر شناخته می شوند. در سال 1627، نقاش سیمون ووت(1649-1590) از ایتالیا به فرانسه بازگشت و نسخه‌ای ساده‌شده و بااغراق کمتر را از سبک باروک ایتالیایی را با خود آورد. او هنرمندان نسل بعدی از جمله ایستاش لیسیر (55-1616) و چارلز لبرون (90-1619) را آموزش داد.

لبرون در دوران لویی چهاردهم به دیکتاتور بالقوه هنر رسمی تبدیل شد، کارهای او نشان دهنده شکوه و پرستیژ زندگی درباری بود.
پوسین با موفقیت کمتری روبرو شده بود. سفر او به پاریس در سال‌های 1642-1640 برای کار برای تاج پادشاهی بسیار ناخوشایند بود، زیرا نقاشی‌های سخت‌گیرانه و متفکرانه او در مقیاس کوچک نمی‌توانستند با مد باروک رقابت کنند.

در این زمان پوسین به موضوعات مسیحی و کلاسیک روی آورده بود، که در آنها ماهیت احساسات انسانی را در ترکیب بندی های واضح و ساده بررسی می کرد. اعتقاد او این بود که هدف نقاشی باید آشکار کردن حقایق جهانی درباره زندگی و بشر باشد. این هنرمند را در سبک و نگاه فلسفی خود می توان با دو نمایشنامه نویس بزرگ تراژیک آن دوره، پیر کورنیل (1606-84) و ژان راسین (99-1639) مقایسه کرد.

هنرهای (شکل گرفته)تحت(لوای)پادشاه خورشید

لویی چهاردهم در سال 1643 در سن چهار سالگی به سلطنت رسید. وزیر ارشد او ابتدا مازارین بود، اما با مرگ او در سال 1661، لوئیس عملاً خود حکومت کشور را به دست گرفت. لویی نمونه عالی فرمانروای بی نقص است: اعتقاد او به اقتدار ازلی خود در نشان خورشید او، که در همه جا در تزئینات کاخ او در ورسای دیده می‌شود، نمادین بود.

دوران سلطنت او، فرانسه را در اروپا برجسته کرد. قدرت سیاسی و پیچیدگی هنری آن در درباری که لوئیس با رسوم سفت و سخت و تشریفات اداره می کرد منعکس شد. چند وزیر قدرتمند توسط لوئی حمایت شدند، از جمله کولبر، که مسئول سازماندهی هنر بود. در این دوره فرانسه دارای آکادمی های معماری، موسیقی، کتیبه ها و رقص بود. آکادمی نقاشی و مجسمه سازی، که در سال 1648 تأسیس شد، در سال 1661 تحت کنترل کولبر قرار گرفت: او قدرت آن را افزایش داد و آن را انحصاری تر کرد.

ایده آکادمی ایتالیایی بود، و از سیستم صنفی قرون وسطی، با دوره کارآموزی آن مقدمه تولید یک «شاهکار» شد، و پس از آن کارآموز به عنوان یک عضو بالغ درآمد. کولبر سیستم مشابهی را ایجاد کرد. به هنرمندان سبک “رسمی” آموزش داده شد. اگر آنها در کار خود از آن پیروی می کردند، توسط دولت برای استخدام انتخاب می شدند، خواه به عنوان نقاش، مجسمه ساز، جواهرساز و یا نجار.

سبک “مورد تایید” نقاشی در دوران لویی چهاردهم نسخه اصلاح شده باروک ایتالیایی بود. معماری همان تأثیرات را نشان داد که در طرح بازسازی لوور، مقر پادشاهان فرانسه در پاریس دیده می‌شد. تبدیل ساختمان از یک قلعه قرون وسطایی به یک کاخ مدرن از سال 1546 تا تکمیل آن در سال 1674 توسط تیمی از طراحان: لوبرون، لوواو و پررو به آرامی پیشرفت کرد.

کولبر در سمت خود به عنوان مدیر ساختمان، طرح هایی را برای جبهه شرقی از معماران برجسته فرانسوی درخواست کرد. طرح هایی که ارائه شده بود به دلایل مختلف رد شدند و در نهایت از برنینی بزرگ (1598-1680)، استاد باروک ایتالیایی، طرح هایی خواستند.
در مجموع، برنینی سه طرح ارائه کرد که هر کدام از آنها با بقیه ساختمان مطابقت نداشتند. بازدید برنینی از پاریس، جایی که او خشم هنرمندان و معماران فرانسوی را با دیدگاه تحقیرآمیز خود نسبت به آثارشان برانگیخت، منجر به رد سومین و آخرین طرح او و همراه با آن بی‌اعتدالی کامل باروک ایتالیایی شد.

جبهه شرقی که برپا شده بود، هنوز هم مدیون برنامه‌های او بود، که محدود اما در عین حال شاد بود.(این جبهه)اما مکمل بخش های قبلی ساختمان است، به جای اینکه آنها را تحقیر کند، همانطور که همه طرح های برنینی تمایل به انجام آن داشتند.

کاخ ورسای – نماد شکوه

اعضای همان تیم در بلندپروازانه ترین طرح معماری عصر – بازسازی ورسای – به کار گرفته شدند. ورسای زندگی خود را به عنوان یک کلبه شکاری با اندازه بسیار متوسط، پناهگاه خصوصی پادشاه آغاز کرد، اما در سال 1661 به عنوان یک قصر برای اقامت کل دربار فرانسه تبدیل شد.

اولین معمار آن لوئیس لوو (70-1612) بود که به غیر از همکاری در موزه لوور، قصر بزرگ وولو وایکامت را برای فوکه، وزیر دارایی لوئیس طراحی کرد. لوبرون به عنوان دکوراتور و لونوتر، یک طراح باغ نیز روی این قلعه کار کرده بودند. هنگامی که فوکه به دلیل اختلاس در سال 1661 به زندان افتاد، کل تیم دوباره در ورسای استخدام شد.

امروزه، ما فقط می‌توانیم از بازسازی ورسای توسط لووا از طریق چاپ قدردانی کنیم، زیرا آثار او (از سال 1678 به بعد) توسط ژول هاردوین منصارت، که مأمور شد جلوی باغ ساختمان را به طول 402 متر (1319 فوت) گسترش دهد، نابود شد. در چنین مقیاسی،این عظمت در مرز یکنواختی است. معروف ترین کمک منسارت به فضای داخلی کاخ، تالار آینه ها (1684-1678) است. آینه‌ها، کالای گران‌قیمتی که در انبوه زیاد استفاده می‌شود، با ستون‌هایی از سنگ مرمر سبز در هم آمیخته شده‌اند. غنائم طلاکاری شده روی قرنیز با تزئینات غنی (قالب زینتی بیرون زده در امتداد بالای دیوار) نشسته اند و سقف طاقدار با نقاشی های لبرون تزئین شده است.

همان ویژگی‌های مقیاس وسیع، رنگ، غنا و همچنین استفاده از مواد گران‌قیمت را می‌توان در پارک مشاهده کرد، جایی که لنوتر توسط ارتش پیمانکاران و کارگران کمک می‌شد. آب و فواره‌ها (با مکانیزم‌های پمپاژ پیچیده)، خیابان‌های درخشان و پارترها (نقوش زینتی تخت‌های گل) همه از ویژگی‌های مهم در تأثیر کلی نظم و تشریفات هستند. در نقشه کلی طرح، به نظر می رسد اقتدار کاخ برای کنترل اطراف خود به بیرون پرتو افکنی می کند. با استفاده از اصول برنامه ریزی باروک که این طرح آشکار می کند، فرانسه، راهی برای بیان برتری اروپایی خود کشف کرد.

تجهیز اتاق‌هایی به تعداد و بزرگی اتاق‌هایی که در کاخ‌هایی مانند ورسای ایجاد شده‌اند، نیازمند سازماندهی مشخصی از هنرهای تزئینی است. باز هم این کولبرت بود که پاسخ را ارائه کرد. در سال 1667 او کارگاه مبلمان تاج را در گوبلینزایجاد کرد، همانطور که سه سال قبل به کارخانه ای در بووه عنوان ملیله کاری سلطنتی را داده بود. کسب و کار خانوادگی گوبلین که 200 سال قبل تأسیس شده بود، در سال 1662 توسط کولبرت به عنوان تاج پادشاهی تصاحب شد و او اعلام کرد که هنر از این پس در خدمت پادشاه خواهد بود.
کارخانه در گوبلین بهمراه چارلز لبرون به عنوان مدیر هنری خود، مسول خانه‌دادن به «..نقاشان، استادان ملیله‌بافی با تار و پود بالا، موسسان، حکاکان، سنگ‌تراش‌ها، وصل‌کنندگان چوب بلوط و چوب‌های دیگر، رنگرزان، و سایر کارگران ماهر در انواع هنرها و صنایع دستی..» بود.

اثاثیه تولید شده در این دوره سنگین بود (اگرچه به ندرت به سنگینی مجموعه نقره جامد ساخته شده برای مطالعه پادشاه،که خیلی زود برای کمک به هزینه های نظامی ذوب شد). خراطی (منبت کاری از چوب های رنگارنگ مختلف) و تزئینات کاربردی در برنز طلایی از ارزش خاصی برخوردار بود. منحنی ها و طومارها، نقوش تمثیلی و عتیقه اغلب استفاده می شد. دیوارها اغلب با ملیله‌هایی آویزان می‌شدند، که ساخت آن‌ها بسیار بیشتر از نقاشی‌های هم‌اندازه طول می‌کشید، و ممکن بود با نخ‌های طلا و نقره غنی شود. فرش های بافته شده در اوبسون یا سوانری کف کاخ ها را تزئین می کردند.

سبکی با چنین شکوهی نتوانست از کاهش ثروت فرانسه یا مرگ پادشاه خورشید در سال 1715 جان سالم به در ببرد. شکوه این عصر با روشنی و شادی قابل انعطاف قرن هجدهم جایگزین شد. در معماری و هنرهای تزئینی، مانند نقاشی و مجسمه سازی، سبک جدید، معروف به روکوکو، تا زمانی که پس از اواسط قرن توسط زیبایی شناسی نئوکلاسیک به چالش کشیده شود، حاکم بود.

انقلاب فرانسه و بعد از آن

در این دوره، که در طی آن حجم عظیمی از آثار هنری و اشیاء هنری فرانسوی غارت و هتک حرمت شد، کاخ ورسای نیز به سهم خود متحمل تخریب و دزدی شد. در نهایت دولت جمهوری حکم کرد که باید به انباری از آثار هنری ارزشمند مصادره شده از سلطنت تبدیل شود و موزه ای در کاخ تأسیس شد که پس از مدت کوتاهی بسته شد و آثار آن پراکنده شد.

تا زمان انتصاب پیر دو نولهاک به عنوان متصدی کاخ ورسای در سال 1892، تلاش هایی برای بازگرداندن کاخ به وضعیتی که به وضعیت قبل از انقلاب نزدیک می شد، صورت گرفت. با این حال، تا دهه 1950، زمانی که جرالد ون در کمپ به عنوان محافظ ارشد (1980-1952) منصوب شد، هیچ کار تعمیراتی و حفاظت جامع تکمیل نشد. امروزه کاخ ورسای یک جاذبه توریستی بین المللی و یکی از بناهای مهم فرهنگ فرانسه در دوران رژیم باستانی است.

معماران و طراحان اصلی

از میان بسیاری از طراحان فرانسوی که به کاخ ورسای کمک کردند، چهره‌های برجسته عبارتند از: لوئی لووو، ژول هاردوین منسارت و شارل لوبرون.

لویی لو واو (70-1612)

اولین معمار پادشاه لوئی چهاردهم و ناظر ساخت و سازهای سلطنتی، لویی لو واو نقش مهمی در تکامل معماری قرن هفدهم فرانسه ایفا کرد. دوره آموزشی او شامل یک سفر مهم به ایتالیا با بازدید از جنوا و رم بود. در سال 1650 او شروع به کار برای تاج و تخت فرانسه کرد، غرفه های پادشاه و ملکه را در وینسنس ساخت، کلیسای سنت سولپیس را توسعه داد و در تکمیل موزه لوور شرکت کرد. یکی از کارهای مهم او قصر واکس لو ویکامت بود که تنها در پنج سال (61-1656) برای وزیر دارایی نیکلاس فوکه ساخته شد.

او سپس کار بر روی کاخ سلطنتی ورسای را آغاز کرد، جایی که او با همکاری با لو برون و لو نوتر، که با او در واکس لو ویکامت کار کرده بودند، ساختار اصلی ساخته شده در سال 1623 را برای لویی سیزدهم طراحی کرد.لوواو مسئول هسته مرکزی کاخ، دو جبهه حیاط، کاور دانور، جایی که جاده‌های پاریس به هم می‌رسند، نمای باغ، و استفاده غیرمعمول از سقف مسطح به سبک ایتالیایی، بود؛ که شاید برگرفته از طرح پیشنهادی برنینی برای موزه لوور باشد.

علاوه بر این، او مسئول اولین طرح اصلی دکوراسیون شینیون در طراحی داخلی بود که در تریانون د پرسلین(1670) ظاهر شد. انتخاب لو وو، که قبلاً قصر انقلابی واکس لو ویکامت را ساخته بود، تمایل به ساختاری با پیوندهای نزدیک با طبیعت اطراف را آشکار می کند، همانطور که در مفهوم “بین بارگاه و باغ”، نمونه ای از برنامه ریزی یک سیستم محوری و چیدمان پارک آشکار شد.

ژول هاردون مانسارت (1708-1646)

برادرزاده فرانسوا مانسارت، معمار مشهور لویی سیزدهم، که دوره کلاسیک جدیدی با او در فرانسه آغاز شد، ژول هاردون مانسارت مورد علاقه لویی چهاردهم بود که او را ناظر ساخت و سازهای سلطنتی نامید. او شاگرد عمویش بود که وقار تزئینات بیرونی و درستی تناسبات را از او وام می گرفت.

کار اصلی او کاخ سلطنتی در ورسای بود که در آن او طرح لو وو را به پایان رساند تا ساختار کوچک موجود را بازسازی کند و کاخ را با سازه‌های بعدی بزرگتر کند، به ویژه تالار آینه، گراند تریانون و نمازخانه معمار و شهرساز، منسارت پلیس ونذوم، سابقا کاخ لویی کبیر را طراحی کرد، اما بزرگترین کار او گنبد داینولید بود، کلیسایی با طرح صلیبی یونانی که توسط گنبدی متصل به نما تاج گذاری شده بود، که در آن او را کنار زد. با دکوراسیون افراطی، ترجیح دادن ترکیبی از حجم ها و خطوط.

چارلز لو برون (90-1619)

هنرمند-سیاستمدار برجسته قرن هفدهم، شارل لو برون قبل از اینکه در سال 1641 حمایت کاردینال ریشلیو را به دست آورد، شاگرد سیمون ووئه بود. او بنیانگذار و مدیر آکادمی فرانسه شد و پس از آن نظارت بر تزئینات واکس لو را بر عهده گرفت. واکس لو ویکامت ، برای وزیر فوکه.

پس از سقوط فوکه، استعداد لو برون توسط ژان باپتیست کولبرت (1683-1619)، وزیر دارایی لوئی چهاردهم، که او را مدیر کارخانه ملیله سازی گوبلین و نقاش اصلی شاه کرد، شناسایی شد. لو برون که به نوعی ناظر خلاق در کاخ منصوب شد، مسئولیت مستقیم نقاشی تالار آینه ها و همچنین سالن های گور و د لا پیکس را بر عهده داشت.

آندره لو نوتر (1700-1613)

اولین معمار بزرگ باغ، لو نوتر، خالق باغ به اصطلاح فرانسوی بود، که با ترتیبات محوری منتهی به مناظر ناگسستنی با فضای باغ که بوسیله گل‌ها و پرچین‌ها، بدنه‌های آب، کانال‌ها و فواره‌ها توصیف می‌شود، مشخص می‌شود. مشهورترین آثار او پارک کاخ سلطنتی ورسای (شروع 1661)، پارک وو لو ویکونت (61-1655) و قلعه شانتیلی است.

دیدگاه‌ خود را بنویسید

نشانی ایمیل شما منتشر نخواهد شد. بخش‌های موردنیاز علامت‌گذاری شده‌اند *