فرانک لوید رایت متولد 8 ژوئن 1867 نه تنها یکی از بزرگترین معماران جهان، بلکه پرکارترین، بحث برانگیزترین و همچنین از الهامبخشترین معماران جهان بود. او یک نویسنده، یک مجموعهدار هنری و یک فیلسوف بود و همه اینها الهامبخش رویکرد او به هنر او بودند. او به طور گسترده ای برای چهار سبک ساختمان شناخته شده است. سبک پریری که از این باور او به وجود آمد که ما به اتاقهای کمتر و بزرگتری نیاز داریم که راحتتر جریان داشته باشند، تناقض او با معماری سفت و سخت دوره ویکتوریا. از آنجا سبک نساجی متولد شد و به سبک ارگانیک و سپس سبک یوسنی منتهی شد. اعتقاد او مبنی بر اینکه ساختمان ها باید از زمین ساخته و بهره مند شوند، الهام بخش بیشتر کارهای او بود. این باورها که برای زمان او آوانگارد بود، امروزه نیز مورد احترام است.
- “معمار باید یک پیامبر باشد… یک پیامبر به معنای واقعی کلمه… اگر نمی تواند حداقل ده سال آینده را ببیند، او را معمار خطاب نکنید.” فرانک لوید رایت به وضوح مردی جلوتر از زمان خود بود. تیم طراحی بسیاری از خانههای او زمانی سالهای نوری جلوتر از زمان خود به نظر میرسید، و مردم اغلب در درک دیدگاه او مشکل داشتند، با این حال تقریباً تمام ساختوسازهای مدرن ما از ایدهآلهایی استفاده میکنند که او فکر میکرد بسیار مهم هستند.
- «هر معمار بزرگ – لزوماً – شاعر بزرگی است. او باید یک مفسر اصیل بزرگ زمان، روزگار و عصر خود باشد.» فرانک لوید رایت برای اولین بار به خاطر سبک معماری پریری خود که شامل سقف های با شیب کم، پیش امدگی لبه بام، دودکش مرکزی و پلان های کف باز بود که به اعتقاد او پادزهر معماری محدود و بسته دوران ویکتوریا بود، شناخته شد. از آنجا او سبک نساجی را پایه گذاری کرد که رویکرد خطی تری به خود گرفت، همراه با تأثیرات معماری مایاها، این راه را به چیزی منتهی کرد که شاید رایت بیشتر برای معماری ارگانیک که از منابع طبیعی ترکیب شده بود شناخته شده است. تاثیر معماری ژاپنی سپس سبک ارگانیک به سبک یوسنی منتهی شد. هر سبک نسبت به مدل قبلی خود رشد کرده و تکامل یافته است.
- «به تعداد (سبک) خانه ها باید به تعداد انواع (سبک) مردم و به تعداد افراد مختلف تمایز وجود داشته باشد. مردی که فردیت دارد، حق بیان و محیط خود را دارد.» آثار فرانک لوید رایت سبک منحصر به فردی دارند. از سبک های متنوع او، هیچ خانه یا ساختمانی شبیه به هم نیست.
- «به نظر می رسد که یک ساختمان به راحتی از محل خود رشد می کند و به گونه ای شکل می گیرد که با محیط اطراف خود هماهنگ شود اگر طبیعت در آنجا آشکار باشد.» باید توجه داشت که ساختمان هایی که معمار در بخش غرب میانه ایالات متحده ساخته است بسیار متفاوت است. در طبیعت، سبک و متریال نسبت به ساختمان هایی که او در آریزونا، لس آنجلس و پنسیلوانیا طراحی کرد. هر سبک به همان اندازه منحصر به فرد است که آرایش زمین متفاوت است.
- «هیچ خانه ای نباید روی تپه یا روی چیزی باشد. باید از تپه باشد. متعلق به آن است. تپه و خانه باید با هم زندگی کنند تا برای دیگری شادتر باشند. شاید این به ویژه در مورد خانه آبشار صادق باشد، جایی که خانه و زمین واقعاً با هم ادغام شده و یکی شده اند.
6. «هنر مادر معماری است. بدون معماری خودمان، روح تمدن خود را نداریم.» فرانک لوید رایت بر اساس دیدگاه خود از آینده ساخت. او نیاز به خانهها را میدید که روانتر، بازتر، قابل زندگیتر و کمتر مهار شوند. او نیاز به ساختن از زمین و برای زمین را پیش بینی کرد. معماری او هم زمانی را در تاریخ ثبت کرد و هم توانست با رویکرد فلسفی مدرن خود به آینده ساختمان سازی کمک کند.
7. در سال 1957 به مایک والاس، گوینده اخبار و گزارشگر تلویزیونی آمریکایی گفته شد: «من دوست دارم یک معماری رایگان داشته باشم. من دوست دارم معماری داشته باشم که متعلق به جایی باشد که می بینید و به جای آبروریزی، موهبتی برای منظره باشد. و نامههایی که از مشتریانمان دریافت میکنیم به ما میگویند که چگونه آن ساختمانهایی که برای آنها ساختهایم شخصیت کل زندگی و کل وجودشان را تغییر دادهاند. و الان با قبل فرق کرده. خب، من دوست دارم این کار را برای کشور انجام دهم. مایک والاس اصطلاح ارگانیک را درک نمی کرد و رایت باید توضیح می داد که این اصطلاح از طبیعت به معنای معماری ارگانیک است که در واقع یک معماری طبیعی است. امروز، پنجاه و پنج سال بعد، بالاخره متوجه شدیم که معمار نیم قرن پیش با شور و شوق از چه چیزی صحبت کرده است.
8. «ساختمان خوب ساختمانی نیست که به منظره آسیب برساند، بلکه ساختمانی است که منظره را زیباتر از قبل از ساختن ساختمان کند.» رایت از خطوط تمیز و سادگی دفاع کرد. او معتقد بود که یک ساختمان خوش ساخت مکمل محیط و محیط اطراف آن است. او از جزئیات پیچیده و پیچیدگی سبک های معماری پیش از خود بیزار بود.
- “معماری زندگی است، یا حداقل خود زندگی در حال شکل گیری است و بنابراین، واقعی ترین سابقه زندگی است، همانطور که دیروز در جهان زندگی می شد، همانطور که امروز زندگی می شود یا همیشه خواهد بود.” معماری شاید واقعی ترین سند از چگونگی زندگی و تکامل یک تمدن باشد. هنر داستان لحظه ای از زمان را روایت می کند. معماری داستان گذشته، حال و آینده را روایت می کند. ما با آن تکامل پیدا می کنیم، رشد می کنیم و به جلو می رویم. به خانه های مدرن امروزی نگاه کنید. به خطوط مستقیم آنها، فضاهای باز گسترده، سقف های پایین تر و نحوه ادغام یکپارچه آنها با جغرافیاها و مناظر مختلف نگاه کنید. بدون شک در هر یک از این ساختمان ها کمی از فرانک لوید رایت می بینیم.
- «هنر مادر معماری است. بدون معماری خود ما روحی از تمدن خود نداریم.» مهمترین سهم فرانک لوید رایت در معماری و همچنین هنر و جامعه مسلماً موزه گوگنهایم در شهر نیویورک است. در این ساختمان تاریخ مردم، زمان، هنر و معماری همه با هم متحد شده اند. در این عمارت مدرن که امسال پنجاهمین سالگرد خود را جشن می گیرد، هنر، علم، طبیعت، معماری و مردم شناسی به طور مسالمت آمیزی وجود دارند. در این ساختمان، رایت پیشگام روندهایی بود که امروزه معماران همچنان از آن استقبال می کنند. رایت یک رویاپرداز واقعی و معماری بسیار جلوتر از زمان خود بود.
فرانک لوید رایت فردی رویاپرداز و بحث برانگیز بود. او به خاطر عقاید و اعتقاداتش مشهور بود. آرمان ها، کلمات و آینده نگری او همچنان به عنوان منبع الهام برای همه هنرمندان و صنعتگران امروزی مورد استفاده قرار می گیرد. با نگاهی به ساختمان های مدرن امروزی، آیا نمی توانید تأثیر فرانک لوید رایت را ببینید؟ به نظر شما کدام یک شباهت های قابل توجهی دارند؟