“کانسپت طراحی شما چیست؟” این چیزی است که ما همیشه به عنوان دانشجویان معماری و همچنین معماران می شنویم. کانسپت بخشی ضروری از اکثر طرح ها است – نشان دهنده ایده پشت طراحی شما است و اینکه طرح برای چه کسی ساخته شده است. کانسپت های طراحی در معماری می توانند پیام یا احساس خاصی را منتقل کنند. طرح هایی با کانسپت های قوی همیشه از بقیه متمایز می شوند.
اما چگونه به یک کانسپت دست پیدا کنیم؟ در اینجا 10 نکته در مورد چگونگی توسعه مفاهیم طراحی در معماری آورده شده است.
1. کتاب بخوانید
می گویند هیچ دوستی به اندازه یک کتاب وفادار نیست. کتاب ها به عنوان دروازه ای برای ورود به دنیای وسیع اطراف ما عمل می کنند. حتی در زمینه معماری، هیچ کتابی در مورد هر موضوعی که بتوان تصور کرد، کم نیست. اگر به دنبال کانسپتی هستید، کتاب ها نقطه شروع بسیار خوبی هستند. بررسی انواع روشهای شکلگیری و اجرای ایدهها همیشه شروع خوبی است.
کتابهایی مانند «طراحی مشروط – مقدمهای بر معماری اساسی» و «طراحی عملیاتی – فهرست افعال فضایی» نوشته آنتونی دی ماری – بر ایدهپردازی و شکلدهی کانسپت تمرکز دارند. کتابهایی از این دست اصول اولیه طراحی و شکلدهی فضاها را به شما میدهند.
علاوه بر این، کتابها میتوانند زمینه را از طریق مثالها و مطالعات به شما ارائه دهند. چه کسی می داند؟ شاید تصویر خاصی که
در یک کتاب پیدا می کنید مغز شما را دوباره روشن کند و شما را به کانسپت عالی بعدی تان برساند!
2. ایده های خود را ترسیم کنید
طراحی بخشی جدایی ناپذیر از هویت یک معمار است و بسیاری از معماران مشهور تنها با طرح های خود شناخته می شوند. به عنوان مثال، فرانک گری به خاطر طرح های سریع و خشن خود مشهور است. طرح های او کانسپت طراحی او را تقریباً بلافاصله منتقل می کند.
اسکچینگ واقعا می تواند به طراحی مفاهیم کمک کند. وقتی طراحی می کنید، مغز شما فکر می کند و این فکر بلافاصله با دستان شما روی کاغذ کشیده می شود. این به شما امکان میدهد ایدههایی را که ممکن است در ذهن خود داشتهاید، اما کاملاً درک نکردهاید، بیان کنید. ترسیم این ایده ها بر روی کاغذ می تواند به آنها شفافیت بخشد و روند طراحی شما را ساده کند.
حتی زمانی که به دنبال یک کانسپت نیستید، عادت خوبی است که یک دفترچه طراحی همراه خود داشته باشید و هر زمان که ممکن است طراحی کنید. به این ترتیب، می توانید به طرح های خود نگاه کنید و ایده های ممکن را از آنها بیابید.
3. مطالعات موردی را بررسی کنید
مطالعه از روی آثار کسانی که قبل از ما هستند، یکی از بهترین راهها برای درک اینکه چه چیزی، چه زمانی و کجا کار میکند، است. می توانید مطالعات موردی مربوط به نوع کانسپتی را که جستجو می کنیدبررسی کنید. مطالعات موردی می تواند به ما در درک چگونگی طراحی معماران مختلف با توجه به محدودیت های مختلفی که با آنها ارائه شده است کمک کند.
اگر مطمئن نیستید که چگونه برای یک سایت یا زمینه خاص طراحی کنید، جستجوی مطالعات موردی با محدودیتهای مشابه میتواند به شما ایدهای در مورد انتظارات و درک چگونگی آن بدهد. حتی در صورت امکان می توانید مستقیماً از سایت ها بازدید کنید. گنجاندن جنبه هایی از مطالعات موردی در طراحی، کانسپت شما را تقویت می کند و آنها را حتی جالب تر می کند.
4. از زوایای مختلف به ایده خود نزدیک شوید
یک کانسپت طراحی نیازی نیست فقط در مورد فرم یا زیبایی شناسی باشد. گاهی اوقات، کانسپت سازه ممکن است بر اساس عوامل دیگری مانند زمینه، آب و هوا، فرهنگ، عملکرد و… باشد. به عنوان مثال، در طراحی براساس عملکرد برای یک مدرسه ممکن است نیاز به طراحی داشته باشد که دارای فضاهای تجمع باز زیادی برای فعالیت های مختلف دانش آموزان باشد. یک خانه برای یک خانواده بزرگ ممکن است به اتاق های زیادی نیاز داشته باشد.
یک ماده خاص ممکن است به دلیل هزینه و در دسترس بودن آن در یک منطقه، نیاز به استفاده گسترده داشته باشد. جنبه هایی از این قبیل نه تنها باید به عنوان فاکتور در نظر گرفته شوند، بلکه می توانند به طور فعال در شکل گیری کانسپت طرح شما نقش داشته باشند.
5. استراحت کنید، کار دیگری انجام دهید
ساعت ها نشستن پشت میز کار، طوفان فکری برای یک کانسپت طراحی در معماری همیشه نباید منجر به موفقیت شود. گاهی اوقات مغز شما فقط به استراحت نیاز دارد. در این مرحله، شما باید کار را متوقف کنید و کار دیگری انجام دهید. خواندن یک رمان، قدم زدن، تماس بگیرید و با یک دوست صحبت کنید. اگر چنین استراحت های کوتاهی باعث کاهش خستگی نمی شود و همچنان احساس خستگی و بی الهام بودن می کنید، شاید وقت آن رسیده است که استراحت طولانی تری داشته باشید!
بله، حتی در رشته معماری (یکی از پرمشغله ترین مشاغل دنیا)، گاهی اوقات باید دست از کار بکشید و به ذهن و بدن خود استراحت دهید. میتوانید تمرین کنید، فیلم تماشا کنید، در آشپزخانه کمک کنید یا خودتان چیزی بپزید. وقتی کار خود را کنار می گذارید و کار دیگری انجام می دهید، مغز شما را نو می کند و قبل از اینکه متوجه شوید – کانسپت گریزان در دید شما قرار می گیرد.
6. کارها را تجزیه کنید – یک لیست تهیه کنید
اگر از حجم زیادی از کارهایی که باید انجام دهید احساس غرق شدن کنید، می تواند جریان خلاقیت مغز شما را متوقف کند. هر فکر خلاقانه ای که ممکن است داشته باشید با احساس اضطراب و تنش متوقف می شود. وقتی این اتفاق میافتد، زمان آن فرا رسیده است که فهرست تهییه کنید!
ثابت شده است که تهیه لیست باعث افزایش بهره وری می شود. فهرستی از تمام کارهای اصلی که باید در یک روز انجام دهید تهیه کنید. (حتی می توانید لیست های هفتگی و ماهانه انجام دهید) پس از آن، می توانید هر کار بزرگ را به چندین اقدام کوچکتر تقسیم کنید. به این ترتیب کارها بسیار قابل کنترل تر به نظر می رسند. حتی می توانید مدت زمانی را که برای هر کار اختصاص می دهید مشخص کنید تا مطمئن شوید از هیچ کاری عقب نمانید.
7. طراحی به صورت سه بعدی
هنگامی که یک کانسپت طراحی در ذهن دارید، گام خوب بعدی این است که به صورت سه بعدی فکر کنید. شما میتوانید این کار را به روشهای مختلفی انجام دهید – ترسیم دستی یک نمای سه بعدی یا پرسپکتیو، ساختن یک مدل فیزیکی با دست، یا استفاده از یکی از چندین نرمافزار موجود برای این کار مانند اسکچاپ یا رویت.
دیدن مفهوم طراحی خود به صورت سه بعدی می تواند به شما کمک کند تا درک کنید که چگونه ایده شما می تواند به صورت عمودی در یک طرح کار کند. اغلب ما این اشتباه را مرتکب می شویم که ایده های خود را به طرح ها و دیدگاه های یک طرفه محدود می کنیم که ممکن است دامنه کامل کانسپت را روشن نکند. تجسم کانسپت به صورت سه بعدی می تواند به شما کمک کند تا متوجه شوید که مفهوم شما چقدر امکان پذیر است و چگونه می توان آن را در دنیای واقعی پیاده سازی کرد.
8. جایگشت های مختلف را کاوش کنید
هرگز فقط در یک کانسپت یا طرح گیر نکنید. جایگشت های مختلف یک ایده را کاوش کنید، به راه های مختلفی که می توان یک مفهوم مشابه را پیاده سازی کرد نگاه کنید. چگونه می توانیم یک طرح را بهتر کنیم؟ چه جنبه هایی باید تغییر کند و چه مواردی باید حفظ شود؟ این انتخاب ها می توانند تغییرات مختلفی را برای طراحی شما به شما ارائه دهند.
آیا دیوارها باید از آجر باشد یا بامبو؟ آیا خانه باید حیاط داشته باشد یا بالکن زیاد داشته باشد؟ آیا در اینجا به پنجره نیاز دارم یا ایوان باز بهتر است؟ فقط یک نوع طراحی را انتخاب نکنید. به همه احتمالات فکر کنید. وقتی صحبت از ایده ها می شود، انتهای آن آسمان است.
9. تحلیل
یک کانسپت نباید فقط در مورد فرم فیزیکی و فضاهای طراحی شما باشد. همچنین می تواند بسیار تحلیلی باشد. مقدار زیادی از داده ها در مورد جنبه های مختلف طراحی گاهی اوقات می تواند زمینه ای باشد که یک کانسپت قوی از آن بیرون می آید.
طراحی مبتنی بر داده، اگر به درستی انجام شود، می تواند نتایج عالی داشته باشد. دادهها میتوانند در مورد ویژگی فضاها (مانند فراگیری در طراحی عمومی)، تأثیرات فضاها بر روی افراد (مانند بهرهوری در فضاهای اداری، رضایت مشتری در مغازهها) یا چگونگی تأثیریک ماده خاص بر یک فضا.
درست مانند شکل ها، کانسپت ها نیز می توانند از طریق داده ها توسعه یابند. اگر دادههایی که در اختیار دارید نیاز به نوع خاصی از ساختار یا طراحی را ایجاب میکند، این میتواند نقطه کانونی باشد که ایده خود را حول آن قرار میدهید. نرم افزارهای مختلفی مانند QGIS، Green Building Studio by Autodesk و … وجود دارند که می توانند این تخمین داده ها را برای شما محاسبه کنند.
10. در صورت لزوم از نو شروع کنید
حتی بهترین ایده ها گاهی اوقات ممکن است در نهایت عملی نباشند. در چنین مواقعی بهتر است از اول شروع کنید. شاید کانسپت اولیه طراحی شما در معماری عالی بود، اما در جایی در این خط، اصل ایده اصلی گم شد. گاهی اوقات می توان بین تحقق کانسپت و تکمیل واقعی طرح خود مصالحه کرد، اما ممکن است همیشه ارزشش را نداشته باشد.
گاهی اوقات بهتر است از نو شروع کنید. حتی می توانید ایده اولیه خود را حفظ کنید و به جای آن از مراحل اولیه طراحی شروع کنید. اما در موارد دیگر، خود کانسپت نیاز به بازاندیشی دارد.