زندگینامه فرانک لوید رایت
فرانک لوید رایت که توسط AIA در سال 1991 به عنوان بزرگترین معمار آمریکایی توصیف شد، معمار، طراح داخلی، مهندس و نویسنده با استعدادی بود که از آنچه که به گفته خودش”معماری ارگانیک” می نامید، دفاع می کرد. این رویکرد ارگانیک به طراحی الهام گرفته از هنر استعماری آمریکایی و همچنین معماری روستایی قرن 19، بالاترین اولویت را به ایجاد هماهنگی در داخل و بین بخشهای مختلف ساختمان و هم چنین بین ساختمان و محیط اطرافش میدهد. این رویکرد تحت تأثیر جنبش هنرها و صنایع دستی(Arts & Crafts) نیز بیشترین توجه را به صنعتگری و استفاده از مواد طبیعی و محلی داشت.
دو نمونه از شناختهشدهترین نمونههای رایت در طراحی ارگانیک عبارتند از خانهی رابی در شیکاگو (1910-1908)، و خانهی آبشار (1937-1936) و یک خانه تعطیلاتی در بییر ران، واقع در پنسیلوانیا. فرانک لوید رایت شخصیت پیشرو در “مدرسه پریری” بود، سبکی بسیار تأثیرگذار در معماری مسکونی حومه شهر که مفاهیم فضایی و نوری جدیدی را معرفی کرد. او بعد ها، نوع ساده تری از اقامتگاه خانوادگی را که به خانه یوسونیان معروف است، ایجاد کرد.
رایت همچنین شاهکارهای متعدد معماری تجاری قرن بیستم، به ویژه معبد وحدت (1905-8)، کلیسای یونیتاری در اوک پارک را تولید کرد. هتل امپریال توکیو (22-1915)، ساختمان اداری جانسون وکس راسین، ویسکانسین (39-1936)، برج پرایس (1955)، آسمان خراش بتنی و مسی در اوکلاهما و موزه آینده نگر گوگنهایم نیویورک (1956-9).
مشارکت او در هنر آمریکا شامل طرح هایی برای بیش از 1000 ساختمان از جمله خانه ها، کلیساها، مدارس، دفاتر، هتل ها و موزه ها و همچنین چندین آسمان خراش منحصر به فرد بود. رایت بر خلاف بسیاری از معماران دیگر، بسیاری از وسایل و یراق آلات ساختمان های خود مانند شیشه های رنگی و مبلمان را نیز طراحی کرد.
او همچنین یک مدرس ماهر در آمریکا و اروپا بود و بیش از 20 کتاب نوشت. اما رایت همچنین به دلیل ازدواجهای متعدد، روابط خارج از ازدواج، ورشکستگی، و اثرات مخرب زیستمحیطی طراحیهای حومه شهر، و همچنین قتل وحشتناک معشوقهاش و شش نفر دیگر در سال 1914 در استودیوی تالیسین خود در ویسکانسین، بحثهایی را برانگیخت.
چگونه فرانک لوید رایت معماری را تغییر داد
معماری رایت با غنای مفهوم، وحدت بیان و نوآوری های خلاقانه، مشخص شده است که قوانین اساسی طراحی را تصدیق می کند و در عین حال از احترام عمیق به سنت ها، مناظر و مصالح بومی آمریکا قدرت و الهام می گیرد. علاوه بر این، طرح های او یک بار برای همیشه ایده قدیمی ما را از فضای داخلی (اتاق فضایی است چهار دیواری و محصور) با ایجاد فضاهای “تعریف شده” به جای “محصور” نابود کرد. بدین وسیله، مقادیر قابل اندازهگیری که قبلاً فضای داخلی را مشخص میکردند، جای خود را به فضایی دادند که محیط آن دیگر «مطلق» نبود، بلکه نسبت به موقعیت بیننده دائماً در حال تغییر بود.
در نتیجه از نظر روانی، فضا بسیار بزرگتر، آرامتر و متنوعتر از آنچه ابعاد واقعی نشان میدهد به نظر میرسد، بدین گونه که یک خانه یا دفتر نسبتاً کوچک نه تنها بسیار بزرگتر از آنچه که هست به نظر میرسد، بلکه تعداد بیشتری از کارکرد ها را در خود حل میکند. به این دلایل، معماری از زمان رایت با گذشته متفاوت بوده است، واقعیتی که موقعیت او را به عنوان بزرگترین طراح آمریکا و یکی از معماران برجسته تمام دوران تضمین می کند.
علاوه بر این، مهم نیست که ساختمان چقدر بزرگ یا کوچک باشد، رایت تقریباً بر تمام جزئیات طراحی بیرونی و داخلی آن نظارت داشت. به عنوان مثال، او طیف عظیمی از مبلمان، فرش، پنجرههای شیشهای غیرمعمول و چراغها را طراحی کرد و یکی از اولین معمارانی در آمریکا بود که مبلمان و یراق آلات خاص را طراحی و عرضه کرد. او همچنین در استفاده از مصالح ساختمانی جدید، از جمله بلوک های بتنی پیش ساخته، آجرهای شیشه ای، روی به جای سرب برای پنجره هایش، و همچنین آباژورهای شیشه ای جدید، بسیار نوآور بود.
کارآموزی معماری فرانک لوید رایت
فرانک لینکلن رایت در جامعه روستایی ریچلند سنتر، ویسکانسین به دنیا آمد، پس از طلاق والدینش در سال 1885، نام میانی خود را به افتخار خانواده مادرش از لینکلن به لوید تغییر داد. زمانی که تابستان ها در مزرعه عمویش کار می کرد، احترام عمیق خود را برای طبیعت، مواد طبیعی و شیوه زندگی کشاورزی به دست آورد.
او هرگز در مدرسه معماری شرکت نکرد و در عوض از طریق کارآموزی در شرکتهای معماری واقع در شیکاگو آموخت: ابتدا با جی.ال.سیلسبی که در معماری احیای گوتیک و دیگر سبکهای ویکتوریایی تخصص داشت، سپس برای نزدیک به شش سال با آدلر و سالیوان و پس از آن در سال 1893 وارد دفتر خصوصی شد. حرفه بعدی او که عمدتاً به معماری مسکونی اختصاص داشت، به سه دوره تقریباً 25 ساله تقسیم می شود.
برای جزئیات بیشتر راجع به طراحان اروپایی فعال در آغاز قرن، نگاه کنید به: جوزف اولبریخ (1908-1867)، ویکتور اورتا (1861-1947)؛ هکتور گیمارد (1942-1867) و پیتر بهرنز (1940-1868).
دوره اول (حدود 1914-1890): مدرسه معماری مرغزار (Prairie)
دوره اول، که در سال 1900 به بلوغ رسید و تا جنگ جهانی اول ادامه یافت، با اصطلاح خانه مرغزار مشخص شد. این ساختمانهای بلند و کم ارتفاع، با سقفهای کم شیب بهطور گسترده و اغلب بدون اتاق زیر شیروانی یا زیرزمین، به راحتی در منظره دشتهای مسطح در حومه شیکاگو یکپارچه شده، ردیفهای پنجرههای دیواری و سطوح کشیدهشان بر بعد افقی تأکید میکنند که همین به ایجاد یک حس آرام و قدرتمند کمک میکند.
مصالح آن مربوط به منطقه بود (بومی)، چوبهایش نه سیقل شده بودند و نه رنگآمیزی، فقط برای مقاومت در برابر آب و هوا رویشان رنگ رزین کار شده است. طرح جدید خانه های دشت مرغزار که رایت برایشان از هنر و معماری ژاپنی اقتباس گرفت، ارتباطی بین داخل و خارج خانه ایجاد کرد که برای معماری غربی ناشناخته بود.
اولین طراحی خانه موفق رایت برای خانه ویلیام اچ وینسلو (1893) در ریور فارست، ایلینوی بود. این امر توجه دنیل اچ. برنهام (1846-1912)، شاگرد سابق ویلیام لو بارون جنی (1907-1832) و تأثیرگذارترین معمار شیکاگو را به خود جلب کرد، کسی که تحصیلات 4 ساله خود را در مدرسه معتبر هنرهای زیبای پاریس به اتمام رسانده بود و با تلاش های فراوان هم نتوانست رایت را به عنوان طراح اصلی برنهام و روت به کار گیرد. نمونه های دیگر از معماری خانه رایت قبل از پریری شامل: خانه هلر (1896) و خانه رولین فوربک (1897) بود.
این آثار دنباله روی اولین نمونه های کامل سبک جدیدند. خانهی وارد ویلیتس در هایلند پارک، واقع در ایالت ایلینوی (1901)، خانه داروین دی مارتین در بوفالو (1904)، خانه ادوین اچ چنی در او پارک ایالت ایلینوی (1904)، خانه فردریک سی رابی در ایالت شیکاگو (1910)، و خانهی اوری کنلی در ریورساید ایلینوی (1908)، یک پیشرفت طراحی که به طور فزاینده ای به سمت انتزاع بیشتر حرکت کرد. علاوه بر این، او خانه های سنتی تری را نیز برای مشتریان محافظه کار خود طراحی کرد که عبارتند از: خانه باگلی (1894) اقامتگاهی به سبک احیای استعمار هلندی، خانه مور یکم (1895) به سبک احیای تودور و خانه چارلز رابرتز (1896) اقامتگاهی به سبک ملکه آان.
در اواخر این دوره رایت تالیسین، خانه و استودیوی خود را در اسپرینگ گرین، ویسکانسین ساخت. او در معماری غیر خانگی دشت مرغزارش، برای یادمانی(ایجاد یادمان) بیشتر تلاش کرد. او هم چنین فرمهای یکپارچه و قدرتمندی را ابداع کرد که بخشهای کاربردی متنوع ساختمان را بیان میکرد. ساختمان اداری لارکین در بوفالو (1904) و معبد وحدت او پارک واقع ایالت ایلینوی (1908) از شناخته شده ترین نمونه ها هستند.
تصور میشود که معبد وحدت، از انتزاعیترین و بلوکمانندترین طرحهای اولیه رایت، از استفاده وی از اسباببازیهای مهدکودک فربل در دوران کودکیاش الهام گرفته شده که میتوان آنها را برای تشکیل اشکال سهبعدی مونتاژ کرد.
رایت در انزوا کار نکرد اما در رأس یک جنبش حیاتی و بسیار خلاق به نام مدرسه پریری قرار داشت. این شامل رابرت سی اسپنسر، جونیور، مایرون هانت، دوایت اچ پرکینز و ماریون ماهونی بودند که پنجرههای شیشهای سربی، وسایل روشنایی و مبلمان خانههای رایت را طراحی کردند.
این سالها، سالهای نهضت هنر و صنایع دستی (Arts & Crafts) و مبلمان هنرمند و مأموریت (Craftsman & Mission) بود، همچنین خانههای ییلاقی کالیفرنیا که همگی با مدرسه پریری مرتبط بودند و مانند آن، تسلیم موج جدید محافظهکاری و احیاگری پس از جنگ جهانی اول شدند. با این حال، تعدادی از اصول معماری فرانک لوید رایت تأثیر قابل توجهی بر معماران اروپایی، از جمله لوکوربوزیه (1965-1887) و همچنین طراحان مدرسه طراحی باهاوس، که توسط والتر گروپیوس (1969-1883) در وایمار تأسیس شد، داشت.
دوره دوم (حدود 35-1914): آزمایش، خانه های بلوک نساجی
در دوره دوم رایت، که با قتل غم انگیز معشوقه اش مامه چنی، فرزندانش و چهار نفر دیگر با تبر در تالیسین (که بعدا با آتش از بین رفت) آغاز شد و تا اواسط دهه 1930 ادامه یافت. او به غیر از هتل امپریال توکیو (22-1915)، که قبل از جنگ طراحی کرده بود، چند سفارش را اجرا کرد. با این حال، این سال ها بسیار خلاق و مبتکرانه بود زیرا دستور زبان جدیدی از اشکال و ساختارهای معماری را بر اساس اشکال هندسی غیر از مربع و مستطیل مانند: زوایای تند و مبهم، هشت ضلعی، شش ضلعی، دایره ها و کمان ها توسعه داد.
از جمله آزمایشهایش «خانههای بلوک نساجی» بود که در دهه 1920 در تپههای لس آنجلس ساخت. این سازه ها (تا حدی الهام گرفته شده از هنر پیشین کلمبیایی) از بلوک های بتنی پیش ساخته با سطح بیرونی طرح دار، تزئین شده با نقوش هندسی استفاده می کردند و با استفاده از اتصالات فولادی به یکدیگر متصل می شدند.
این خانه ها به گونه ای طراحی شدهاند که به خوبی از گرمای بیرون با پاسیوهای داخلی سایه دار و مناطقی از آب محافظت می کنند. نمونه های معروف عبارتند از: خانه آلیس میلارد در پاسادنا، خانه جان استورر در هالیوود غربی، خانه ساموئل فریمن در هالیوود و خانه انیس در منطقه پارک گریفیث لس آنجلس.
این دوره آزمایشات، ادبیات معماری کاملاً جدیدی را برای او فراهم کرد که در ربع قرن قبل از مرگش در سال 1959 از آن استفاده کرد، موزه مارپیچ گوگنهایم نیویورک (1959-1943) شناخته شده ترین نمونه آن است. در دهه 1920 و اوایل دهه 1930، او به طور فزاینده ای به نویسندگی روی آورد و در سال 1932، در سن 65 سالگی، زندگی نامه خود را منتشر کرد که همراه با سایر مقالات، کتاب ها و سخنرانی هایش، مخاطبان جدیدی را در سراسر کشور با ایده های او آشنا کرد و تعداد فزاینده ای مشتری برایش به ارمغان آورد. در همان سال او انجمن تالیسین را برای آموزش معماران جوان تأسیس کرد.
دوره سوم (حدود59 -1936) ساختمان مومی جانسون، خانه یوسونیان، خانه آبشار، برج پرایس، گوگنهایم
سومین دوره عالی رایت در سال 1936 با سه طرح بسیار متفاوت آغاز شد. خانه آبشار (1936)، برج تحقیقاتی و ساختمان اداری جانسون وکس (1944-1936)، و خانه پل آر هانا (1936) در کالفرنیا.
خانه یوسونیان
او همچنین به مشکل خانه کوچک و تک خانواده بازگشت و در حالی که تمام ایدههای فضایی که در ابتدا برای خانه های دشت مرغزار اختراع شده بود را در خود جای داد. او نوع بسیار ساده تری را تولید کرد که به نام خانه یوسونیان شناخته می شود، نامی که از «ایالات متحده آمریکای شمالی» گرفته شده است. خانه های یوسونی سازه هایی با سقف مسطح، بدون اتاق زیر شیروانی یا زیرزمین بودند که بر روی صفحات بتنی شبکه ای ساخته شده بودند. به طور معمول، آنها دیوارهای ساندویچی با دیوارهای چوبی و هسته های تخته سه لا، و آشپزخانه های کوچک (فضای کاری) در مجاورت منطقه ناهارخوری داشتند.
مناطق نشیمن دارای نشیمن و میز توکار بودند و تمرکز (مانند خانه های دشت مرغزار) شومینه بود. رایت از اواسط دهه 1930 ده ها نوع مختلف خانه یوسونی را ساخت. نمونه اولیه خانه مالکوم ویلی در مینیاپولیس (1934) است، اما ایده آل یوسونی در خانه اول هربرت و کاترین جاکوبز (1937) به کمال رسید. نسخه های بعدی شامل خانه گرگور اس و الیزابت بی افلک در بلومفیلد هیلز واقع در میشیگان (1941) و خانه لانه زنبوری هانا واقع در پالو آلتو (1937) بود.
موزه سالمون آر گوگنهایم
موزه گوگنهایم نیویورک (1959)، یکی از مشهورترین آثار معماری فرانک لوید رایت، 16 سال طول کشید (1959-1943)، و بحث بزرگی را برانگیخت که آیا موزههای هنری باید صرفاً آثار هنری ارائه دهند یا خود یک اثر هنری را تشکیل دهند. طرح مارپیچ منحصر به فردش برای این در نظر گرفته شده بود که با قدم زدن در سطح شیب دار دایره ای، به بازدیدکنندگان اجازه دهد بدون وقفه از مجموعه زمانی موزه و هنر انتزاعی آن دیدن کنند.
متأسفانه، برخی از نمایشگرهای موقت در حال حاضر طراحی شده اند تا با راه رفتن در مسیر منحنی، قابل مشاهده باشند. نمای بیرونی موزه دارای یک کلاف بتنی عریض است که به نظر می رسد با ارتفاع بزرگتر و به طور بی قراری برآمده می شود، که فقط این تصور را ایجاد می کند که ساختمان به نوعی زنده است.
برج پرایس
یکی از دو آسمان خراش مهم طراحی شده توسط فرانک لوید رایت، دیگری برج تحقیقاتی جانسون وکس در راسین است. برج 19 طبقه پرایس (1956) توسط هارولد سی پرایس از شرکت اچ سی پرایس، یک خط لوله نفت و شرکت شیمیایی محلی، راه اندازی شد. رایت یکی از معدود معماران آسمان خراش بود که مینیمالیسم و هندسه مستطیلی سبک مدرنیسم را رد کرد و طرحی منحصر به فرد برای این ساختمان بتنی و مسی ایجاد کرد.
علاوه بر این، برج دارای سیستم ساختاری جدید بود که از یک سازه بتن مسلح و یک سیستم طره شده از هسته مرکزی استفاده میکرد تا امکان چیدمان انعطافپذیرتر فضای کف و نمای بیرونی کاملاً متفاوتی از جعبه مربع یا مستطیلی مدرنیسم، فراهم کند.
رایت به قدری از «سبک بینالمللی» که توسط میس وندر روهه (1969-1886) و دومین مدرسه معماری شیکاگو، از جمله اسکیدمور، اوینگز و مریل حمایت میشد، بیاعتقاد بود که به لوئیس اسکیدمور، ناتانیل اوینگز و جان مریل لقب “سه کور” داد.
جوایز فرانک لوید رایت
رایت در طول فعالیت طولانی خود، افتخارات و جوایز متعددی را برای طراحی پیشگام خود دریافت کرد. آنها شامل جوایز مدال طلا از مؤسسه معماران آمریکا (1949) و مؤسسه سلطنتی معماران بریتانیا (RIBA) در سال 1941 بودند. او همچنین مدال فرانک پی براون موسسه فرانکلین را در سال 1953 دریافت کرد.
در سال 2000، در یک نظرسنجی غیررسمی در کنوانسیون AIA در فیلادلفیا، فالینگ واتر، خانه معروف او در دشت، “ساختمان قرن بیستم” نام گرفت. در نظرسنجی، رایت در کنار بسیاری از معماران برتر ایالات متحده از جمله ارو سارینن، آی ام پی، لوئی کان، فیلیپ جانسون و میس وندروهه حضور داشت اما تنها معمار با بیش از یک ساختمان در لیست بود. دیگر ساختمان های رایت که به آنها اشاره شد موزه گوگنهایم، خانه روبی و ساختمان واکس جانسون بودند.
رایت اکنون به عنوان یکی از بزرگترین معماران عصر مدرن شناخته می شود، سهم منحصر به فرد رایت در هنر مدرن شامل طراحی انقلابی او برای خانه ها با طرح باز همراه با استفاده او از منابع طبیعی، ویژگی هایی که اساس معماری مسکونی قرن بیستم در سراسر جهان شده است. او برای معاصران خود که شاید بیش از حد تحت تأثیر سبک های طراحی اروپایی قرار گرفته بودند، مثال روشنی ارائه داد که سنت های آمریکایی بیش از آن قادر به ارائه راه حل های نوآورانه در زمینه معماری داخلی و عمومی بودند.
دیگر معماران مشهور آمریکایی
احیای یونان
توماس جفرسون (1826-1743)
بنجامین لتروب (1820-1764)
نئوکلاسیک
ویلیام تورنتون (1828-1759)
چارلز بولفینچ (1844-1763)
احیای گوتیک
ریچارد آپجان (78-1802)
جیمز رنویک (95-1818)
رمانسک
هنری هابسون ریچاردسون (86-1838)
هنرهای زیبا
ریچارد موریس هانت (95-1827)
کاس گیلبرت (1934-1859)
ساختمان های مرتفع اولیه
مدرسه معماری آسمانخراش شیکاگو (حدود 1910-1880)
طراحی برج قرن بیستم
فضلورخان (82-1929)
ساختارشکنی پست مدرنیستی
فرانک گری (متولد 1929)
منابع
- ویژوال آرتز